وضعیت سنجی پنجاه و نهم: رمزگشائی از «قسمت‌های محرمانه توافق وین

تاریخ انتشار 2 / 6 / 1394 هاشمی رفسنجانی خواسته‌ است بسود قسمت‌ های غیر محرمانه توافق وین، در میان مردم تبلیغ شود. بنابراین، خواسته یا ناخواسته، لو داده‌ است که توافق وین قسمت‌ های محرمانه دارد. این قسمت‌ های محرمانه را، به یمن وضعیت سنجی‌ ها، شناسایی و بر ایرانیان معلوم کرده‌ ایم. سه قسمت محرمانه عبارتند از:

1. امریکا می‌ پذیرد که دیگر در صدد تغییر رژیم در ایران نباشد. و

2. رژیم ولایت فقیه در حل و فصل جنگ های منطقه‌ ای دخالت داده شود. در 18 اوت 2015، شورای امنیت، طرح صلح سوریه را به اتفاق آراء، یعنی با موافقت روسیه و چین (پیش از آن، ظریف به مسکو سفر کرده بود)، تصویب کرد. و

3. نقش شرکت های امریکایی در بهره‌ برداری از منابع نفت و گاز ایران.

   از راه اتفاق نیست که درست همین سه قسمت، سخنان خامنه‌ ای را در بارۀ توافق وین تشکیل می‌ دهند:

در 26 مرداد 94، در حضور «علما و صاحب‌ نظران»، یعنی کسانی که از کشورهای مسلمان با صرف هزینه سنگین به تهران آورده‌ اند، خامنه‌ ای سخن گفت. از جمله گفت:«امریکایی ها می خواهند از توافقی که هنوز نه در ایران و نه در امریکا تکلیفش و رد یا قبول شدنش معلوم نیست، وسیله ای برای نفوذ در ایران بسازند، اما ما این راه را قاطعانه بسته‌ ایم و با همۀ توان بالای خود، اجازۀ نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا حضور سیاسی در ایران را به امریکایی ها نمی دهیم. تا بتوانیم، جلو نفوذ امریکا در منطقه را نیز می‌ گیریم».

    بدین‌ قرار، در مقام اطمینان دادن است که توافق محرمانه‌ ای در کار نیست. اما می‌ گوید: 1. جلو نفوذ سیاسی و 2. جلو نفوذ اقتصادی امریکا را در ایران می‌گیریم و 3. جلو نفوذ امریکا در منطقه را می‌ گیریم. او می‌ پذیرد امریکا این سه هدف را داشته‌ است. حال بر او است که پاسخ بدهد: اگر قرار بر جلوگیری از نفوذ سیاسی و اقتصادی امریکا در ایران بود، از چه رو با توافق وین موافقت کرده‌ است که بنابرآن، رژیم 105 تعهد سپرده‌است یعنی تمامی اسباب نفوذ سیاسی امریکا را در اختیارش گذاشته‌ است؟ آیا بدون گرفتن قول از امریکا که دیگر در صدد تغییر رژیم نباشد، این کار را کرده‌ است؟

    طرفه اینکه هدف از بر زبان آوردن این سخنان این‌ است که حریفان خود در درون رژیم را عامل امریکا برای نفوذ سیاسی و اقتصادی امریکا در ایران، معرفی کند و در واقع خطاب به آنها می‌ گوید: جلو ورود آنها را به مجلس خبرگان و مجلس «شورای اسلامی» خواهد گرفت. پیش از او، جنتی، در نماز جمعه 23 مرداد، پیشاپیش، سخنان خامنه‌ ای را شفاف گردانده بود.

جنتی گفته بود: رهبری بیشتر از 200 بار درباره «فتنه 88» صحبت فرموده‌ اند و آن فتنه را خط قرمز دانسته‌ اند. پس حامیان آن فتنه و ساکتین دربارۀ آن، نباید به مجلس خبرگان راه پیدا کنند.  او در پاسخ هاشمی رفسنجانی که مجلس خبرگان را سیاسی خوانده بود، گفته‌است:

   «اهمیت انتخابات مجلس خبرگان رهبری، بیشتر از مجلس شورای اسلامی است. اگر افراد صالح‌، مجتهد، عادل و ولایت فقیه را قبول داشته باشند و در قول و عمل ملتزم به ولایت باشند در مجلس خبرگان حضور داشته باشند، مشکلی برای کشور ایجاد نخواهد شد و وضع آن بهتر هم می‌ شود. اما اگر کسانی بخواهند با ضرب و زور وارد مجلس خبرگان شوند، حتی اگر عدۀ آنها هم کم باشد باید جلوی آنها ایستاد، به دلیل اینکه خبرگان هیچ رنگ سیاسی نباید داشته باشند و مجتهدین درس‌ خوانده حوزۀ علمیه باید برای انجام وظیفۀ اساسی خود طبق قانون اساسی حاضر شوند.

    مجلس خبرگان رهبری تا به امروز رنگ سیاسی نداشته است، ولی امروز می‌ خواهند به آن رنگ سیاسی دهند و در آنجا حاضر شوند و حرف‌ هایی بزنند که مطمئنا به دنبال ایجاد مشکل برای انقلاب و نظام هستند. امروز باید مسئولین مواظب باشند و این افراد را شناسایی کنند

    اما این تنها در ایران نیست که توافق وین –در درون رژیم ولایت مطلقه فقیه، بخش‌ های محرمانۀ آن بیشتر مایۀ رویارویی در درون رژیم است- دست آویز رویارویی است؛ در دستگاه حاکم بر امریکا نیز دست‌ آویز است. با این تفاوت که از جناح مخالف خامنه‌ ای در مخالفت با توافق استفاده می‌ شود:

٭ لودین «ارتباط پنهانی وزارت خارجه امریکا با رهبران جنبش سبز در 1388 » را «فاش می‌ کند» یعنی از آن دست‌ آویزی برای توجیه ضرورت رد کردن توافق وین توسط کنگره می‌ سازد و کیهان و دیگر ارگان‌ های تبلیغاتی خامنه‌ ای سانسور شدۀ آن را حربه بر ضد «سران فتنه» می‌ کنند:

نخست ترجمۀ نوشته لودین در مجلۀ فوربس و  پاسخ «سران جنبش سبز» به وزیر خارجه وقت امریکا، هیلاری کلینتون را بخوانیم:

● نوشته لودین متضمن قسمتهای گویای «یادداشت سبزها» در فوربس (12 اوت 2015):  

   من مجذوب شیوۀ کار سناتور شومر شده‌ ام. زیرا من در بارۀ پادرمیانی او در رابطه با ایران اطلاعی دارم که توضیح می‌ دهد چرا او امروز با توافق وین مخالف است. او در یک رابطه میان حکومت اوباما و رؤسای جنبش وسیع بر ضد رژیم ایران، در 2009 (1388) پادرمیانی مستقیم کرده‌ است. بدنبال تقلب در نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران، با آنکه نخست وزیر سابق ایران، میر حسین موسوی، بیشترین آراء را بدست آورده‌ بود، احمدی نژاد برندۀ انتخابات اعلان شد. خیابان های تمامی شهرهای بزرگ ایران، از جمعیت تظاهرکننده لبریز شدند. جمعیتی بزرگ‌ تر از جمعیت عظیمی که برضد رژیم شاه در 1979 به تظاهرات روی آورده بودند.

     درآن لحظه‌ های دراماتیک، حکومت امریکا تصمیم گرفت پیامی برای گروه موسوی، جنبش سبز، بفرستید. سناتور شومر دوستی در وال استریت داشت که با سبزها در ارتباط بود. او بعنوان رسانندۀ پیام برگزیده شد. شومر از او خواست دو پرسش حکومت اوباما را از رهبران سبز بکند. سبزها تفهیم شدند که دو پرسش از وزیر خارجه امریکا است. دو سؤال اینها بودند: «چه کار باید بکنیم؟ و چه کار نباید بکنیم؟»

     پاسخ به شکل یادداشتی در 8 صفحه ماشین شده در 30 نوامبر 2009 داده شد. دلایل جدی وجود دارند بر اینکه عده‌ای در تهیۀ این پاسخ شرکت کرده و روی آن کار کرده‌ اند. یادداشت وضعیت ایران را، تحت رژیم روحانیان جبار توضیح می‌ دهد: ... رژیم دیکتاتوری روحانیان است؛ بس خشن و آشفته است و برای ادامۀ حیات خود با مردم خود خشونت بکار می‌ برد، قوای مسلح را به  جان مردم می‌ اندازد و منابع طبیعی کشور را خرج بقای خود می‌ کند. یادداشت امری را در بردارد که در مباحثات کنونی ما بر سر پذیرفتن و یا رد کردن توافق وین، باید بدان توجه کرد: رژیم نمی‌ تواند تغییر کند؛ همانند تمامی رژیمهای توتالیتر، قابل اصلاح نیست.اما یادداشت توضیح می‌ دهد که نیروهای هودار تغییر، قوی هستند و نیک رهبری می‌شوند.

    یادداشت هشدار داده‌ است که باید از هرگونه توافقی با رژیم اجتناب شود، زیرا هرگونه توافق امریکا با رژیم، ایجاب می‌ کند که امریکا مشروعیت این رژیم را بپذیرد؛ قول بدهد که نسبت به تجاوزهای رژیم به حقوق بشر در ایران، سکوت کند؛ خاورمیانه را رها کند. حتی اگر رژیم قول بدهد که برنامۀ تولید بمب اتمی را رها کند و دست از حمایت از تروریسم بردارد، هرگز به قول خود عمل نخواهد کرد. زیرا هم به ترور و هم به سلاح هسته‌ای برای ادامه حیات خود، نیاز دارد.

انقلاب اسلامی در هجرت: بدین‌ سان، از راه اتفاق نیست که خامنه‌ ای از سه نفوذ امریکا صحبت می‌ کند.

     در پاسخ به دو پرسش، سبزها مصراً امریکا را در برابر گزینه‌ های واقعی قرار می‌ دهد: «در این لحظۀ مهم زمان، کشورهای دنیای آزاد باید تصمیم خود را بگیرند. آیا به ابراز نیات خوب بسنده خواهند کرد و گرفتن تصمیم را به آینده حواله خواهند کرد، آینده‌ ای که دیگر دیر خواهد بود، و یا به حمایت مردم شجاع ایران و همزمان دفاع از منافع غرب و صلح جهان، قیام می‌ کنند؟

      بنابر قول دوست سناتور شومر  عضو وال استریت، او یادداشت جوابیه را به سناتور شومر داده‌ است. وزارت خارجه می‌ گوید هیچ از دو پرسش و یادداشت جوابیه نمی‌ داند. دفتر سناتور شومر نیز از گفتگو در بارۀ موضوع خودداری می‌ کند. اما من تصور نمی‌ کنم که او یادداشت را به هیلاری کلینون، دوست و همکار (هیلاری کلینتون پیش از رسیدن به وزارت خارجه، سناتور بود) خود نداده باشد. بدون تردید، یادداشت در تصمیم سناتور شومر بر مخالفت با توافق وین، اثر داشته‌ است. چراکه تصریح می‌ کند بهای معامله با این رژیم، حمایت از آن و رها کردن خاورمیانه است. پس یا باید این کار را کرد، و یا از آزادی حمایت، و از تغییر دموکراتیک در ایران پشتیبانی کرد. آیا بازتاب یادداشت جوابیه را در موضع‌ گیری سناتور شومر می‌ توان مشاهده کرد؟ به دقت سخن او را بخوانید:

     «هرگاه احساس شود که رهبران ایران میانه‌ رو نخواهند شد، و هدف آنها این‌ است که از فشار تحریم‌ های سخت بکاهند، و در همان‌ حال هدف اتمی خود را رها نکنند، و فعالیت‌ های خصومت آمیز خویش را در منطقۀ خاورمیانه بیشتر کنند، نتیجه این می‌ شود که نباید توافق وین را تصویب کرد.

      ایران شمار بزرگی از شخصیت‌ ها دارد که می‌ خواهند دولت آنها از انزوای بین‌ المللی برهد و به پرداختن به رشد اقتصاد کشور بسنده کند. 35 سال است این شخصیت‌ ها توسط یگ گروه که دیکتاتوری روحانیان را برقرار کرده‌اند، از عمل بازداشته شده‌ اند... برای من خطر واقعی این‌است که ایران میانه رو نمی‌ شود و توافق را برای پی‌ گرفتن مقاصد شوم و بسیار بزرگ خود بکار می‌ گیرد »

      بدین‌ سان، سناتور شومر نیز، همانند رهبران اپوزیسیون ایران که 6 سال پیش به رهبران امریکا هشدار دادند و شومر تنها کس در جریان و آگاه از این هشدار بود، هشدار می‌ دهد که توافق، همان نتایج را ببار می‌ آورد که در یادداشت 8 صفحه‌ ای توضیح داده شده‌ اند».

   واقعیت داشتن پرسش و پاسخ 8 صفحه‌ ای یک سخن است، و سه امر مهم موضوع آنها و سخنان خامنه‌ ای سخنی دیگر است. این سه امر هستند که موضوع توافق محرمانه‌ اند و اینک می‌ توانیم از تحول طلبی هاشمی رفسنجانی و ضد نفوذ امریکا گشتن خامنه‌ ای رمز گشایی کنیم:

٭ وجه مشترک «یادداشت سبزها» و سناتور شومر و خامنه‌ ای و هاشمی رفسنجانی، رژیم ولایت فقیه و نقش آن‌ است:

1. مخالفان توافق در امریکا می‌ گویند: امریکا موجودیت رژیم ولایت مطلقه فقیه را پذیرفته‌ است. به این رژیم در منطقه نقش داده‌ است. و توافق، مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ ای نمی‌ شود.

2. خامنه‌ ای می‌ گوید جلو نفوذ سیاسی و اقتصادی امریکا در ایران را می‌ گیریم و تا بتوانیم مانع نفوذش در خاورمیانه نیز می‌ شویم.

3. هاشمی رفسنجانی که اینک از اصلاح طلبان عبور کرده و تحول طلب شده‌ است، معنای تحول طلبیش، محتوای توافق محرمانه یعنی عدم اقدام امریکا برای سرنگونی رژیم هست، اما به شرط متحول شدن آن.

    بدین‌سان، هم رمز گشوده می‌ شود، و هم محتوای توافق محرمانه آشکار می‌ گردد:

1. موضوع اصلی توافق محرمانه، خودداری امریکا از اقدام برای سرنگونی رژیم است. گفتار و کردار هاشمی رفسنجانی می‌ گوید که از دید او، این توافق مشروط به تحول کردن رژیم در جهت شناسایی «حق‌ الناس» و انتخابات آزاد و آزادی بیان است. اما خامنه‌ ای می‌گوید توافق وین که تسلیم آمیزتر از قرارداد ترکمن‌ چای است را بدان شرط پذیرفته‌ است که بقای ولایت مطلقه فقیه تضمین بگردد. مراد او از گفتن اینکه اجازۀ نفود سیاسی و اقتصادی در ایران را به امریکا نمی‌ دهیم، همین است.

2. موضوع دوم توافق محرمانه، نقش ایران در خاورمیانه‌ است. «در برابر نفوذ امریکا در منطقه می‌ ایستیم»، یعنی اینکه در ازای دادن پول و اسلحه و نفرات، تعادل قوایی در منطقه پدید آید که در یک طرف، ایران محور باشد. می‌ دانیم که حکومت اوباما می‌ خواهد در برابر اتحاد دولت سعودی و اسرائیل و ...، اتحاد دیگری پدید آید، اما تحت مهار امریکا. محافظه‌ کاران جدید در امریکا با این نظر مخالفند. و هرگاه خامنه‌ ای در علن با این امر موافقت کند، البته در منطقه بی‌ اعتبار می‌ شود. پس این قسمت، محرمانه می‌ ماند. بستگی به سیاست رئیس جمهوری آیندۀ امریکا نیز دارد. تحلیل گران بر این نظر هستند که حزب جمهوری‌ خواه گرفتار بلبشو است و نامزد درخوری نیز ندارد و نامزدهای بی وزنش نیز برنامۀ عملی ندارد. بخاطر خالی بودن عرصه، هیلاری کلینتون می‌ تواند به ریاست جمهوری امریکا انتخاب شود. به دنبال اولین رئیس جمهوری سیاه، اولین رئیس جمهوری زن انتخاب می‌ شود.

3. سلاح هسته‌ ای و نیز منابع نفت و گاز ایران موضوع سوم توافق محرمانه است. اجازۀ نفوذ اقتصادی به امریکا نمی‌ دهیم، آیا بدین معنی است که به شرکت های نفتی امریکا امتیاز بهره برداری از منابع نفت و گاز ایران داده نخواهد شد؟ نه. هم بدین خاطر که صنعت فرسودۀ نفت ایران نیاز به تجهیزات و تکنولوژی امریکایی دارد، و هم بدین خاطر که از دیرگاه، منابع مهم نفت و گاز را برای شرکت های امریکایی نگاه داشته‌ اند، و هم بدین جهت که شرکت های نفتی امریکایی شعبه‌ ها با نام‌ های گوناگون در اروپا و آسیا دارند که می‌ توانند از رژیم، امتیاز بهره برداری از منابع نفت و گاز ایران را بستانند.

    و هرگاه امریکا و اروپا رژیم را تهدید به سقوط نکنند و در تعادل قوا، به رژیم جا و محل بدهند، نیازی به ساختن بمب اتمی نمی‌ ماند و چه بسا، به قول محمد جواد لاریجانی، تأسیسات غنی سازی را تعطیل نیز بکند. بخصوص که صالحی می‌ گوید: ما اورانیوم نداریم تا که آنرا غنی کنیم!


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter