وضعیت سنجی 62 بخش دوم: تشكيل سپاه قدس و نقش آن در جنگهای داخلی کشورهای منطقه، همسو با سیاست اسرائیل:

تاریخ انتشار 21 / 6 / 1394 - ضرورت بازنگری در ساختارهای دوران جنگ و نيز تعريف ماموريت‌های جديد تحولات وسيعی را در درون معاونت اطلاعات سپاه ايجاد كرد. با انتخاب رهبر جديد برای نظام، خط مشی‌های جديد نيز برای سپاه وضع شد كه يكی از آنها ايجاد نيروی مقاومت و ديگری ايجاد نيرويی برای حمايت از نهضتهای اسلامی در سرتاسر جهان شد. بنابراين سپاه كه تا اين زمان براساس فرمان ٢٦ شهريور سال ١٣٦٤  خمينی دارای سه نيروی زمينی، دريايی و هوايی بود، دو نيروی ديگر را نيز با تغييراتی كه در بسيج و معاونت اطلاعات بوجود آورد به ساختار كلی خود اضافه كرد. نيروی قدس سپاه پاسداران حاصل تغييرات بنيادی معاونت اطلاعات سپاه بود اما تبديل معاونت به نيرو هر چند مزيتهای بيشتری برای اطلاعات سابق سپاه داشت اما موجب يك جراحی ديگر در اين ساختار گرديد. در سال ١٣٦٨ ستاد كل سپاه پاسداران به ستاد مشترك سپاه تغيير نام داد. در پی اين تحول بر مبنای ساختار ارتش، ادارات مختلف ستاد مشترك نيز شكل گرفت. يكی از اين ادارات، اداره اطلاعات ستاد مشترك سپاه بود، با تشكيل اين اداره بسياری از نيروهای كيفی نيروی قدس جذب اين اداره شدند. اين دومين زايش اطلاعاتی از ساختار اصلی اطلاعات سپاه بود. نیروی قدس عملا تا زمان بحران بوسنی اسير بحرانی بود كه در واقع كل كشور دچار آن بود. جريان اعطای درجات نظامی و نيز بحران در بودجه بندی نيروهای نظامی كشور گريبان اين نيروی تازه تاسيس را نيز گرفته بود.
     هاشمی رفسنجانی به عنوان رئيس جمهور به نيروهای نظامی كشور اعلام كرده بود كه اقتصاد كشور مانند زمان جنگ نمی‌تواند هزينه‌های آنان را تامين كند اما دست نيروهای نظامی را برای فعاليتهای اقتصادی با استفاده از رانتهای دولتی به منظور خودكفايی باز گذاشته بود. به دنبال همين سياست است كه در تمامی نيروهای نظامی معاونتهای خودكفايی وارد ساختار سازمانی می‌شوند و نيروی قدس نيز از اين مسئله مستثنی نيست.  جريان اعطای درجه‌های نظامی و نيز برنامه‌های خودكفايی اقتصادی، طبقه خاصی را در نيروهای نظامی و امنيتی ايجاد می‌كند كه سرمنشا بسياری از مفاسد اقتصادی و امنيتی در سال‌های بعد می‌شود. دوره بلاتكليفی پس از جنگ شايعات وسيعی مبنی بر انحلال قدس را شايع می‌كند و اين مسئله تا زمان بحران بالكان و شروع جنگ در بوسنی ادامه می‌يابد.
     بحران بوسنی، به نوعی نيروی قدس را (كه فرمانده آن محمد رضا نقدي و معاون آن، حسين الله كرم بودند)از گرداب انحلال نجات می‌دهد و اين نيرو نيز با درك اين وضعيت بوسنی را به عنوان منطقه جنگی و حوزه فعاليتهای نهضتی بصورت انحصاری در آورده و حتی وزارت اطلاعات نيز با توجه فرماندهی سپاه در منطقه تا قبل از قرارداد صلح ديتون در سال ١٩٩٥ عملا تحت الشعاع سپاه در بوسنی قرار می‌گيرد.
     قرارداد صلح ديتون كه زير نظر آمريكايی‌ها به امضا رسيد، در اولين بندهای خود، متذكر می‌شود كه تمامی نيروهای خارجی مسلح می‌بايد ظرف مدت شصت روز از بوسنی خارج شوند و اين شامل نيروهای ايرانی هم می‌شود. با توجه به اينكه بوسنی هنوز اولويت خود را در صحنه سياست خارجی از دست نداده بود، سپاه تشكلات گسترده‌ای را در بوسنی در اشكال مختلف فرهنگی و اقتصادی و حتی بازسازی ايجاد می‌كند تا به حضور خود در اين منطقه ادامه دهد.
     در اين دوره، شخص خامنه‌ای توجه ويژه‌ای به بوسنی داشته و انتصاب احمد جنتی دبير شورای نگهبان به عنوان نماينده وی در امور بالكان و بوسنی نشان دهنده اين توجه ويژه است. اندكی قبل از پايان رياست جمهوری‌هاشمی رفسنجانی، احمد وحيدی جای خود را به قاسم سليمانی فرمانده لشگر ٤١ ثارالله سپاه می‌دهد تا خود در شورای تشخيص مصلحت نظام و نيز بيت رهبری در امر تشكيل نهادهای موازی امنيتی و اطلاعاتی فعال شود.
     با حمايت‌های وسيع خامنه‌ای از نيروی قدس خصوصا در دوره پس از دوم خرداد كه دیگر به واواک اعتماد چندانی وجود نداشت، نيروی قدس در عرصه اطلاعات خارجی خصوصا در كشورهای بوسنی، حاشيه خليج فارس، فلسطين، لبنان، افغانستان، تركيه و عراق گسترش بسياری پيدا می‌كند...

٭غرامت هاي صدور انقلاب به لبنان:
    دخالت‌های مستمر اطلاعات سپاه و نیروهای آن در لبنان که منجر به ایجاد و تقویت نیروی حزب‌الله شده بود با انفجار مقر نیروهای آمریکایی و فرانسوی در بیروت و گروگانگيری اتباع آمريكايی و اروپایی توسط حزب‌الله وارد دور جدیدی شد. (۳)
عملیات فوق با هدایت و لجستیک نیروهای اطلاعاتی سپاه پاسداران  صورت مي گرفت
    منافعی كه رژیم در اين ميان از نظر سياسی و نظامی بدست آورد، موجب شد تا الويت ويژه‌ای را برای حزب‌الله و معاونت اطلاعات سپاه که بر اعمال حزب‌الله نظارت داشت در نظر گیرد.
مهمترين اعتراف به دخالت ايران در انفجار و گروگانگيري و... در لبنان را، نخست، محسن رفیق دوست، بدهكار بازار ميوه و تره بار قبل از انقلاب و سردار سرتيپ بعد از انقلاب، می‌كند. او مي گويد(وی در یکی از کارخانجات صنایع دفاع کشور  این سخنان را ایراد کرد و در روزنامه رسالت ۲۹ تیر ۷۰ د رج شده است ): «...انقلاب در لبنان و در خیلی از جاهای دنیا آمریکا ضرب شست ما را بر پیکر منحوس خودش احساس می‌کند و می‌داند آن مواد منفجره‌ای که با آن ایدئولوژی ترکیب شد و در مقر تفنگدارهای دریایی چهارصد افسر و درجه دار و سرباز را یک مرتبه به جهنم فرستاد. هم تی ان تی آن مال ایران بود و هم ایدئولوژیش از ایران رفته بود. این برای آمریکا بسیار محسوس است...»
     انفجار مرکز تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت لبنان در 21 اکتبر 1983 روی داد. در این عملیات رانندگان دو کامیون با بار مواد منفجره‌ای در حدود 5400 کیلوگرمی‌ تی ان‌ تی، خودروهای خود را به بلوک‌های ساختمانی این مرکز کوبیدند. در این انفجار بیش از 286 نفر از نیروهای آمریکایی و فرانسوی کشته شدند
کار بعدی، ربودن ویلیام باکلی رئیس دفتر سیا در بیروت و انتقال او به ایران و کشته شدنش زیر شکنجه بود. همان موقع گفته می‌شد وی را به پادگان منظریه قم که تحت اختیار سپاه پاسداران بود منتقل کرده‌اند. به هنگام افشا شدن روابط پنهانی رژیم با آمریکا و اسرائیل در نوامبر ۱۹۸۶رفسنجانی در نماز جمعه دولت آمریکا را تهدیدکرد چنانچه جلوی افشاگری‌ها را نگیرد آن‌ها نیز ناگزیر به پخش اطلاعاتی خواهند شدکه کسب کرده‌اند. اشاره او به اطلاعاتی بود که از باکلی، در زیر شکنجه کسب کرده بودند.  
با تشكيل حزب‌الله در لبنان به كمك سپاه پاسداران و نياز به استفاده ابزاري از اين گروه و حضور آنان در گروگانگيري، عمليات انتحاري و ترور و..  مشكلات زيادي براي ايران ببار آمد كه از آن زمان بدين سو همواره در حال پرداخت غرامت هاي اين صدور انقلاب و ابزاري بودن حزب‌الله مي باشيم به برخي از اين غرامت ها توجه فرماييد:
1. بانک "توکیو میتسوبیشی" با استناد به حکم دادگاهی در آمریکا ۶/ ۲ میلیارد دلار پول نفت ایران را مسدود کرد. حکم دادگاه مربوط به پرداخت غرامت قربانیان بمب‌گذاری در پایگاه نظامی آمریکا در بیروت در سال ۱۹۸۳ است.
     سخنگوی بانک ژاپنی گفت، این حکم مبتنی است بر تصمیم یک دادگاه آمریکا در سال ۲۰۰۷ که بر اساس آن ایران باید به جان‌بدربردگان و بازماندگان قربانیان بمب‌گذاری در پایگاه نیروی دریایی آمریکا در لبنان در سال ۱۹۸۳ بیش از دو میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار غرامت بپردازد.
2. یک دادگاه آمریکایی در سال 2000 طی حکمی از دولت ایران خواسته بود 311 میلیون دلار خسارت به داریوش الهی، برادر قربانی، پرداخت کند. الهی سال گذشته در تلاش برای دریافت بخشی از این مبلغ در یک پرونده دیگر درگیر شد که طی آن دادگاه فدرال ایالات متحده به یک پیمانکار نظامی آمریکا دستور داد  2.8 میلیون دلار از محل بدهی خود به ایران را به این فرد پرداخت کند. این در شرایطی است که الهی قبلا 2.3میلیون دلار از یک صندوق دولتی تاسیس شده در سال 2000 برای جبران خسارات قربانیان تروریسم دریافت کرده‌است.
     با این حال در می 2007 دادگاه فرجام خواهی فدرال آمریکا اعلام کرد: «داریوش الهی با وجود دریافت 3/2 میلیون دلار از دولت آمریکا همچنان واجد صلاحیت لازم برای دریافت 8/2 میلیون دلار دیگر در ارتباط با یک قرارداد منسوخ نظامی بین ایران و آمریکاست
     ادعا می‌شود سیروس الهی در سال 1990 در پاریس توسط گروه‌های منتسب به سرویس مخفی ایران ترور شده است. مقامات فرانسوی دولت ایران را مسوول ترور وی اعلام کرده و برادرش داریوش الهی در سال 2000 از ایران به دادگاه فدرال واشنگتن شکایت کرد.
3. رویس لمبرث، قاضی این پرونده با بیان اینکه این بمب‌گذاری اقدامی «شیطانی و بی‌رحمانه و با هدف کشتار، تخریب و تخریب عاطفی» بوده است به 62 نفر از خویشاوندان6 نفر از تفنگداران و 2 نیروی امداد پزشکی کشته شده در این حادثه 454 میلیون دلار اعطا کرد.
*یک دادگاه تجدید نظر در نیویورک محکومیت ایران به پرداخت یک میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلار غرامت به بازماندگان بمب‌گذاری سال ۱۹۸۳بیروت را تأیید کرد. این مبلغ قرار است از حساب بانک مرکزی ایران در سیتی‌بانک نیویورک برداشت شود. سه قاضی دادگاه تجدید نظر در نیویورک، چهارشنبه (۹ ژوئیه/ ۱۸ تیر) حکم صادر شده مبنی بر پرداخت یک میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلار غرامت از سوی ایران به قربانیان بمب‌گذاری سال ۱۹۸۳در بیروت را تأیید کردند. بانک مرکزی ایران خواستار تجدید نظر در این حکم شده بود که سال ۲۰۱۳ میلادی توسط قاضی دادگاه فدرال آمریکا، کاترین فارست صادر شده بود. دادگاه تجدید نظر با رد درخواست بانک مرکزی ایران، پرداخت این مبلغ را از حساب بانک ‌مرکزی ایران در سیتی‌بانک نیویورک تأیید کرد. مبلغ تعیین شده در این حکم، بخشی از دو میلیارد و ۶۵۰ میلیون دلاری است که قاضی دادگاهی در آمریکا در سال ۲۰۰۷ خواستار پرداخت آن به خانواد‌ه‌های قربانیان ترور شده بود. این دادگاه در آن زمان ۱۳۰۰ پرونده از جمله شکایات بازماندگان قربانیان بمب‌گذاری بیروت علیه جمهوری اسلامی را بررسی می‌کرد.
    این حکم جدید به هفت حکم گذشته علیه تهران در ارتباط با انفجارهای 1983 بیروت اضافه می‌شود. آخرین حکم صادر شده علیه ایران در ماجرای بمب گذاری در مقر تفنگداران دریایی، در روز هفتم سپتامبر 2007 صادر شده و ایران را به پرداخت دو میلیارد و 650 میلیون دلار محکوم کرده بود.

    پاسخ سردار افراطي حسين سلامي به سئوال آيا سپاه در سوريه و لبنان حضور فيزيكي ندارد؟، اینست: اصلاً؛ ‌حزب‌الله لبنان يك درخت تنومند است كه تمام ريشه‌هاي خود را در درون محيط اين كشور دارد و اصلاً نيازي به حضور سپاه ندارد.
      توهم عجيب سردار حسين سلامي در مورد لبنان: سپاه براي چه بايد در لبنان حضور پيدا كند وقتي يك ساختار قدرتمند مثل حزب‌الله در آنجا وجود دارد كه مي‌تواند معادلات منطقه‌اي را به هم بزند؟ ما داراي مكمل‌هاي منطقه‌اي هستيم اما حضور مستقيم نداريم و تفكر ماست كه در آنجا عمل مي‌كند.

صدور انقلاب به سوريه: سوريه نيز يكي از كشورهايي بود كه به دليل حمايت هاي حافظ اسد از ايران، در دوران جنگ، سود سرشاري بدست آورد. اين كشور عربي كه حدود 35 درصد آن را علويان تشكيل مي‌دهند و بر بيش از 65 درصد اهل سنت و مسيحي به زور حاكم شده‌اند، در سال 88 كه تظاهرات ملت سوريه، با مشورت نيروهاي نظامي ايران و حمايت سيد علي خامنه‌اي از بشار اسد، زمینه را برای ورود دولت سعودی و ترکیه و غرب، برای بازسازی، تغییر رژیم که نخست در لیبی اجرا شد، فراهم آورد. مردم از صحنه بیرون رفتند و موج‌های پناهنده را پدید آوردند. جنگی بس خونین روی داد که تا امروز ادامه دارد. آن روزآ قای بنی‌صدر، چندین نوبت به غرب هشدار داد که بهای تبدیل کردن کشورهای منطقه به ویرانه بسیار سنگین خواهد بود. غرب گوشش بدهکار نبود. امروز خود را گرفتار موجهای مهاجرت می‌بیند و مسئله تازه آغاز شده‌است. دليل عمده اين حمايت ها از جنگ داخلي نياز ايران به حضور كشوري علوي در مرزهاي اسراييل بود و مي پنداشت كه ميتواند علويان را بر ديگران به زور تحميل نمايد و بر اساس همان تفكر هلال شيعي، شيعيان لبنان را به علويان سوريه و از انجا به شيعيان عراق و شيعيان ايران و از طرف ديگر شيعيان افغانستان و پاكستان را نيز به هم وصل نمايد و هلال شيعي را تكميل كند.
    همين مسئله و دخالت ايران در درگيري هاي سوريه منجر به اعزام نيروهاي سپاه پاسداران از يك سو و وارد ساختن نيروهاي حزب‌الله لبنان از طرفي ديگر به سرزمين سوريه گشت. از آن‌سو نیز دولت سعودی گروه‌های مسلح را وارد سوریه کرد و داعش بدین‌سان پدید آمد. الگوی عمل داعش رژیم ولایت فقیه است. زیرا داعش نیز می‌خواهد از کشورهای عرب یک کشور پدید آورد تحت ولایت مطلقه خلیفه، البغدادی. علاوه بر داعش، گروه‌های النصرة و گروه تحت حمایت غرب نیز در جنگ مرگبار و ویران‌گر سوریه شرکت دارند. اینان تا می‌توانند آب به آسياب اسراييل می‌ريزند. زير ساخت‌هاي سوريه را به نابودي كشاندند و می‌کشانند. سوریه را از مردمش خالی می‌کنند. اگر روزی قرار بر بازسازي اين كشور نابود شده بشود، بايد دهها سال و صدها ميليارد دلار هزينه شود تا شايد سوريه بار ديگر بتوان مانند گذشته به كشوري قدرتمند در برابر اسراييل تبديل شود
    بايد افزود كشور سوريه كه ارتش قوي او در مقابل اسراييل قرارگرفته بود وارد جنگي خانمان سوز با مردم خود گشت و ارتش سوريه با 36 لشكر آماده به جاي جنگ با اسراييل اقدام به كشتار مردم خود نمود و اين ارتش قوي به دليل دخالت هاي ايران در راه اندازي جنگي داخلي به تدريج از بين رفت و مايه شادماني و خوشحالي اسراييل گشت. به هر حال در حال حاضر حكومت بشار اسد تنها 30 درصد سوريه را دراختيار دارد كه البته از نظر سرداران افراطي اين يك پيروزي مهم محسوب مي‌شود و در اين ميان ورود افغاني‌هاي شيعه كه از سوي ايران با دادن حقوق گزاف به آن كشور گسيل شده‌اند را بايد در نظر گرفت و به جرات می‌توان گفت كه كشور سوريه در اختيار تروريست‌هاي مختلف جهان مي باشد.
- سئوال از سردار افراطي و متوهم حسين سلامي در رابطه با سوريه(به نقل از خبرگزاری فارس در 30.6.92، سردار حسین سلامی در برنامه زنده تلویزیونی «نگاه یک» این اظهار نظر را کرده است): آيا در سوريه هم به همين شكل است؟ و پاسخ او: باورها، عقايد، رهيافت‌ها، دكترين‌ها و مدل‌هاي ذهني در آنجا عمل مي‌كند و القا و الهام الگوهاست و اصلاً حضور فيزيكي نيست. سوريه داراي ارتش قدرتمندي است اما وقتي از ما الهام مي‌گيرد و خودش بسيج مردمي تشكيل مي‌دهد، قدرتش بالا مي‌رود و موازنه را تغيير مي‌دهد و از اراده ما براي مقاومت الهام مي‌گيرد و آن را طراحي كرده و به صحنه مي‌آورد و موفق مي‌شود.
    همين گفته‌هاي امثال سردار حسين سلامي است كه براي ديگران اين توهم به وجود مي‌آيد كه سوريه و عراق و لبنان پيروز شده و كشورشان به ثبات رسيده‌است.اما متوجه نيستند كه احتمال دارد در نهايت كشور سوريه نيز به سه بخش علوي، مسيحي و سني تقسيم گردد.

صدور انقلاب به عراق: رهبران افراطي و به اصطلاح ضد اسراييلي ايران كه تنها در شعار تظاهر به دشمني با اسراييل مي‌كنند به گونه‌اي كه حتي در كليه تبليغات داخل تلاش دارند كه از آن كشور به نام رژيم صهيونيستي نام ببرند، در جريان ايجاد جنگ داخلي در عراق، وسیله کار شدند. وسیله تصرف نزدیک به تمام بخش سنی نشین توسط داعش و حضور سیاسینظامی درازمدت امریکا در عراق شدند. این‌بار به دعوت دولت عراق! تعداد كشته‌هاي جنگ، بنا بر آمار ارايه شده، بيشتر از كشتار حمله امريكا به عراق بود. در تصرف بخش سنی نشین عراق توسط داعش، دو داقعیت عیان شد: یکی پوشالی بودن ارتش دست ساخت بیگانه و فاقد پیوند با ملت و دیگری بکاربردن روش رژیم ولایت مطلقه فقیه توسط نوري المالكي در عراق، در مهار جامعه عراقی، بخصوص بخش سنی نشین آن. بدین ترتیب، ایران و امریکا دستیار یکدیگر شدند و وضعیتی را در عراق پدیدآوردند که بعيد است تا حتي در دهه‌هاي آينده، تخاصم مذهبی عراق را ترک کند. بنابراین، خاطر اسرائیل آسوده‌است که در منطقه، هیچ مزاحمی ندارد. سهل است متحدی مثل دولت سعودی نیز دارد.
     اخيرا نيز اختلاف ميان عبادي نخست وزير با نوري المالكي و سپاه، سبب شد عبادي براي كنترل نيروهاي در اختيار سپاه يعني همان نيروهاي سپاه بدر و بسيجي‌هايي كه ايران ساخته به ديدار خامنه‌اي بیاید و از او بخواهد كه به سپاه بدر و نوري المالكي فشار بياورد كه دست از خشونت‌گری با اهل سنت بردارند. همان كارهايي كه بعد از تصرف تكريت انجام دادند و منجر به ايجاد اختلاف شديد ميان اهالي تكريت و نيروهاي بسيجي سپاه بدر شد. البته از اين نوع كارهاي بسيجی‌هاي عراقي كه مانند بسيجی‌هاي ايراني تربيت شده‌اند كم نيست و درگيري‌هاي كردهاي عراق با شيعيان و بسيجيان سپاه بدر نيز ناشي از همين نگرش است. آنها مي‌خواهند خود را حاكم بر كل عراق بدانند. غافل از این‌که دست‌آویز ایجاد می‌کنند برای مداخله دولت سعودی و حامیانش وعراق به روزی می‌افتد که افتاده‌است.
     اینک وضعیت سوریه و عراق چنین است: یک منطقه کرد نشین و یک منطقه عرب سنی که تحت حاکمیت داعش است – در سوریه، منطقه‌ای نیز در دست النصرة است - . نتیجه جنگی مزمن و بسا دیرپا و جریان نفت ارزان به بازارها بعلاوه سیل مهاجرت.

جنگ داخلي يمن- يكي ديگر از كشورهايي كه با دستیاری دولت سعودی و رژیم ولایت فقیه، بسود اسرائیل، پامال شد و می‌شود، یمن است. رویه رژیم، نه در افعانستان و نه در عراق و سوریه و نه در لبنان و نه در یمن و فلسطین، این نبوده‌است که از اتحاد ملی در این کشورها حمایت کند. بعکس، کارش دسته مسلح ساختن و دست‌آویز ایجاد کردن برای مداخله کشورهای دیگر و ایجاد جنگ داخلی بوده‌است. در جریان جنبش مردم یمن، فرصتی بود برای این‌که مردم یمن برسر یک دولت ملی به توافق برسند و از یک دموکراسی نسبی برخوردار شوند. اما دولت سعودی که چشم طمع به بخشی از یمن دارد و یمنی‌ها از دیرباز از سعودیها بیزارند، «مداخله ایران» در یمن را بهانه جنگ با مردم یمن کرد. جنگی که همچنان ادامه دارد. این روزها صحبت از گسیل نیروی زمینی به یمن است. قطری‌ها هم اکنون قوا فرستاده‌اند. اسراييل با خيالي آسوده نظاره‌گر پامال شدن کشورهای منطقه است. خوشحال از نابودي امكانات و تسليحات آنها و تضعيف‌ ارتش‌هاي كشورهاي منطقه.
    سردار متوهم حسين سلامي  در همان برنامه نگاه یک در رابطه با يمن مي گويد: «هر نقطه‌اي از منافع دشمنان را با انبوه موشكها منهدم مي كنيم. قاعده بازي در منطقه تغيير كرده است. چتر سياسي و امنيتي انقلاب اسلامي بر يمن گسترده شده‌است»

حمايت از كودتاي حماس –  بنابر رویه، رژیم ولایت فقیه می‌خواست در فلسطین گروه‌های دست نشانده داشته باشد. سیاستش نه حمایت از دولت فلسطینی که گروه‌های مخالف آن بود. با ياسر عرفات دشمنی رویه کرد. پس، ناگزیر به حماس در باغ سبز نشان داد. اینست که با مرگ مرموز عرفات و پیروزی حماس در انتخابات مجلس در منطقه غزه، فرصتی پدید آمد و رژیم از این فرصت برای رویارو کردن حماس با یخش دیگر دولت فلسطین، یعنی نیروی فتح، استفاده کرد. بدیهی است ضعف از گروه‌های فلسطینی بود و هست که اختلاف خود را از راه بمیان کشاندن پای قدرتهای منطقه، حل می‌کنند. هرگاه ایران دولتی حقوقمدار می‌داشت، می‌توانست این ضعف را با حمایت از اتحاد آنها، جبران کند. اما رژیم ولایت فقیه از سوئی و دولت سعودیها از سوی دیگر، عامل رویاروئی گروه‌های فلسطینی بسود اسرائیل شدند. اینک صحبت از آن‌است که ادامه محاصره غزه، این منطقه را غیر قابل سکنی خواهد کرد. هرگاه فلسطینیها غزه را ترک گویند، سرزمین خالی با ذخایر گاز و احتمالا نفت در منطقه دریائی آن، از آن اسرائیل خواهد شد.
     يكي از مسئولان حماس، در برابر اين سئوال، آیا حماس می‌داند ملت ايران از اينكه پولي كه حق آنها است به حماسي‌ها داده مي‌شود ناراضي هستند؟ پاسخ داده‌است: آنها متوجه نيستند كه اين گلوله‌ها و موشك‌هايي كه به غزه مي‌خورد اگر ما نبوديم به ايران اصابت می‌كرد. آنها نمي دانند كه دولتشان بابت چه چيزي به حماس و غزه كمك مالي مي‌كند.
     اخيرا برخي از سرداران سپاه مي‌گويند به بخش‌هاي ديگر فلسطين كه گروه فتح حاكميت دارد موشك ارسال خواهند داشت تا آنها نيز با اسراييل وارد درگيري شوند.
     به اعتراف يكي از سرداران در رابطه با ارسال موشك به حزب‌الله و حماس توجه فرماييد:
- سردار حسين سلامي عضو هيات علمي دانشگاه و جانشين فرمانده كل سپاه پاسداران در رابطه با دخالت در سرزمين‌هاي فلسطيني مي‌گويد (تابناک 28 فرودین 94): «در جريان احياء نهضت فلسطين چه کسي گروههاي جهادي فلسطيني را که هيچ‌يک از آن‌ها شيعه نيستند تقويت و آن‌ها را مسلح کرد تا بتوانند در برابر تهاجم رژيم صهيونيستي اين‌چنين شجاعانه مقاومت کنند و برگهاي افتخار زريني در تاريخ اسلام و جهان عرب ثبت کنند؟ آن هايي که ما را متهم مي‌کنند به اينکه ما شيعه هستيم و ضد اهل تسنن هستيم بگويند که آيا يک فشنگ، يک گلوله کوچک به فلسطيني‌ها داده اند؟ در حالي که ما در اختيار گروه‌هاي مقاومت همچنان حزب‌الله لبنان و گروه‌هاي جهادي فلسطين صدها هزار موشک! قرار داده‌ايم. ما از ملت بوسني در حالي حمايت کرديم که همه آن‌ها سني بودند. ما از ملت سوريه حمايت کرديم در حالي که اکثريت ملت سوريه اهل تسنن! هستند. ما در جريان حمله شوروي به افغانستان از افغان‌ها در برابر شوروي حمايت کرديم در حاليکه اکثر افغان‌ها سني هستند. ما هم اکنون هم از ملت يمن حمايت مي‌کنيم در حالي که اکثريت ملت يمن سني هستند. آيا اين شيعياني که در يمن هستند آسيبي به عربستان رسانده‌اند. آيا به يکي از کشورهاي همسايه يا منطقه آسيبي وارد کرده اند؟»
      سئوال او بجا است. شیعه‌های یمن به عربستان آسیبی نزده‌اند این دولت سعودی است که بر خاک یمن طمع دارد. اکثریت یمنی‌ها نیز زیدی هستند. اما چرا باید بجای ایجاد تفاهم در درون، سیاست رودر روکردن را تعقیب کرد و بدون داشتن نیروی لازم برای بازداشتن دولت سعودی از مداخله در یمن، زمینه ساز این مداخله شد؟

      حقیقت این‌است که رژیم قصد کمک به مردم کشورهای منطقه ندارد بلکه قصدش استفاده ابزاری از آن، برای بعنوان او را «قدرت منطقه‌ای» به حساب آوردن است. در واقع، از همان سیاست فشار از پائین و سازش در بالا، با دولتهای منطقه و امریکا و روسیه استفاده می‌کند. بدین‌خاطر است که به اتفاق دولت سعودی، از عهده کاری برآمدند، که اسرائیل باوجود ورود حکومت بوش به جنگ به عراق و افغانستان بر نیامد.
- نقدی، سردار افراطي و عراقي زاده، متجاوز و سارق مسلح و تروريست و شكنجه گر و چماقدار خيابانهاي تهران مي‌گويد( ایلنا 11.1.94 ): «...در پرتو رهبری الهی امام خامنه‌ای، همانگونه که امام خمینی فرموده بود، اسلام سنگرهای کلیدی جهان را یکی پس ازدیگری فتح می‌کند و جهان اسلام هر روز به تحقق وصیت امام خمینی که فرمود: «بسوی یک حکومت اسلامی با جمهوری‌های آزاد و مستقل پیش روید» نزدیکتر می‌شود، امروز دیگر این یک شعار و تنها یک آرزو نیست، این وصیت اکنون واقعیتی انکارناپذیر و در حال تحقق است که ظهور  آن‌را درتحولات عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن و... می‌توان بوضوح مشاهده کرد. سیاست های حکیمانه و تدابیر الهی امام‌ خامنه‌ای سیاست‌های استعماری و استثمارگرانه استکبار را به بن‌بست کشانده‌است و کار را به جایی رسانده که تنها راه حسابگرانه و امکان‌پذیر برای شیطان بزرگ تسلیم در برابر جمهوری اسلامی است».
     این سخنان که نویسنده آن را به رنگ دیگر و درشت می‌کند، به صراحت می‌گوید چرا سیاست رژیم، در پوشش ایجاد «حکومت اسلامی» دستیار سیاست اسرائیل در تجزیه کشورهای منطقه است. در واقع، «جمهوری‌های آزاد و مستقل» می‌توانند واحدهای کوچکی باشد که پس از تجزیه کشورها پدید می‌آیند. شرکت در جنگ داخلی کشورها شرکت در تجزیه آنها است. امنیت ملی ایران و توانائی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی آن در این‌است که حامی استقلال و آزادی کشورها از رهگذر اتحاد ملی باشد.
    در پايان اين بند بايد به اين امر اشاره کرد كه به جز دخالت به نام صدور انقلاب در كشورهاي فوق، ايران در بحرين، افغانستان، پاكستان، مالزي، اندونزي، ميانمار و برخي كشورهاي افريقايي كه شيعياني در آنها زندگی می‌کنند، تانزانیا، اتیوپی، نیجریه، مراکش، سنگال، موریتانی، نیجر و گینه، از روش ایجاد رویاروئی‌ پیروی می‌کند. این امر که، هر از چندی، خبر كشف اسلحه و مواد مخدر در اين كشورها انتشار پیدا می‌کند و ايران را به ارسال آن، متهم مي‌كنند، مانند نيجريه و سنگال و...،  گویای سیاست ایجاد درگیری‌های مسلحانه در این کشورها است.


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter