«موضوع بحث، علل طولانی شدن و جهت یابی مذاکرات ژنو» از دید بنی صدر

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید

banisadr 4عصرجدید:امروز اول آذر 1392 است، پانزده سال پیش در چنین روزی، داریوش و پروانه فروهر که بخشی از عمرشان را در زندانهای شاهی و شیخی گذرانده بودند، دشنه آجین شدند و شما دوست و یار وفادار آنان بودید، قبل از پرداختن به سوالات، می خواستم خواهش کنم که اگر درباره این دو انسان آزاده خاطره ای دارید، بیان نمایید.

بنی صدر:در ماه آذر بسیاری از نام آوران ایران شهید شدند، انسانهای با استعدادی که می توانستند در خدمت وطن خویش کارهای مهم انجام دهند: داریوش و پروانه فروهر، چند نویسنده از جمله مختاری، پوینده و مجید شریف، دکتر سامی و مدرس. همه اینها قربانی استبداد بودند بنابرین شاخص شخصیتشان استقامت در برابر استبداد و وفایشان به عهد با استقلال ایران و استقلال و آزادی انسان ایرانی بود، در کشوری که اهل سیاست به این معروفند که به اصل و عهدی وفا نمی کنند، وفای به عهد بسیار مهم است. با کمال تاسف آقای خمینی که در نوفل لوشاتو در برابر دنیا با مردم ایران عهد بست، در ایران عهد شکست و گفت: "در آنجا از راه مصلحت حرفهایی را زده است و خود را متعهد به آنها نمی داند و لازم باشد، عکس آنها را هم می گوید!" و گفت و انجام داد، بنابرین برای ملتی که بخواهد از وضعیتی که دارد بیرون بیاید، از استبداد رها شود، به انسانهایی که به عهد خود وفا می کنند نیاز دارد. هرگاه مردم ایران این الگوها را از یاد نبرند و این امر بخاطر آنها نیست زیرا آنها نیازی ندارند که مردم ایران آنها را به یاد داشته باشند ولی نسلهای ایرانی که از پی هم می آیند به الگو نیاز دارند، خصوصا به الگوهایی از این نوع که به عهد خود با استقلال و آزادی ایران وفا می کنند تا بتوانند در این جهان در آزادی و استقلال رشد بیابند.

عصرجدید: با توجه به سخنرانی بی مناسبت آقای خامنه ای در روز چهارشنبه و عصبانیت، دشنام دادن و حمله وی که از یک فرد سیاسی چنین انتظاری نمی رود و اینک دور سوم مذاکرات در ژنو در جریان است، حوزه و محدوده بحث این مذاکرات کدام است، وضعیت و جهت یابی این مذاکرات و علل طولانی شدن آن چیست؟ آیا ترکمنچانی دیگری برای ایران توسط این نظام تدارک شده است؟

بنی صدر: در سه قسمت به سوال شما پاسخ عرض خواهم کرد. در قسمت اول درباره دایره ای که موضوعات مورد بحث در آن قرار گرفته اند، صحبت می کنم. در قسمت دوم از اتحادی صحبت می کنم که چندین نوبت درباره آن صحبت کردیم و حالا خصوصا در کوشش برای جلوگیری از هرگونه توافقی بر سر پرونده اتمی ایران نمایان شده است. در قسمت سوم از استراترژی استفاده از زمان توسط این اتحاد سخن می گویم تا ایرانیان بدانند در چه وضعیتی هستند و چرا خود می باید مسئولیت رها شدن از این وضعیت را بر عهده گیرند؟

1- محدوده بحث مذاکرات ژنو: بعد از دور دوم مذاکرات، نکاتی از پرده بیرون افتاد و اموری آشکار شده است، آقای ظریف گفته است: "90 درصد مشکلات حل شده است و 10 درصد مانده و احتمال می رود فردا گفتگوها ادامه بیابد". از طرف ایرانی شنیده شد که حق ایران بر غنی سازی اورانیوم باید در توافقنامه قید گردد و سایتی متعلق به سپاه گفته است که 1+5 اینرا پذیرفته است اما یک عضو هیئت مذاکره کننده ایرانی هم گفته است: "اهمیت چندانی به قید شدن حق ایران بر غنی سازی نمی دهیم چون وقتی در توافقنامه قید می شود که فعالیتهای اتمی ایران متوقف نمی شوند معنایش این است که اصل غنی سازی پذیرفته شده است"، البته این بدان معنا نیست چون این توافقنامه برای شش ماه است و این حرف عضو هیئت ایرانی برای راضی کردن خود است، قید یا عدم قید شدن موافقت با غنی سازی برای شش ماه است، بر فرض هم که قید شود ارزشی ندارد چون مساله سر اینکه ایران تا زیر 5 درصد بتواند غنی سازی کند، نبوده و اگر این بود، مشکل خیلی زودتر، در دوره احمدی نژاد، مساله حل می شد. پس یک موضوع مطرح از طرف ایران این است.

موضوع دوم تحریمهاست، لوموند امروز نوشته است: "هیئت ایرانی، زیان ناشی از تحریمها را 120 میلیارد دلار برآورد کرده است". با فرض اینکه رژیم هدفی جز تولید برق از اتم ندارد، این برق برای مردم به چه قیمتی تمام می شود؛ تاکنون 120 میلیارد دلار زیان فقط بابت تحریم! اگر زیانهای دیگر چون بردن و خوردن نفت و گاز ما در خلیج فارس و حق و حقوق ما در دریای مازندران و باج دادن به چین و روس و ... را هم اضافه کنید، بیش از 10 برابر این رقم می شود. ایران می خواهد تحریمهای بانکی و مالی و تحریم نفت برداشته شود. در دور دوم گفتگوها از خروج از توقیف 50 میلیارد دلار پول ایران صحبت شد، در آغاز دور سوم مذاکرات این رقم به 10 میلیارد دلار کاهش یافت و امروز صحبت از 3 تا 5 میلیارد دلار بود و اگر زمان بگذرد، لابد دفعه بعد از این هم کمتر خواهد شد

بنابر آنچه من مطلع شدم و تا حدودی هم رویترز، لوموند و نوول آبزرواتور نوشته اند، طرف غربی می گوید: «به شما اطمینان نداریم که در این شش ماه بمب اتم نسازید، چون موسسه علم و امنیت بین المللی می گوید: "هرگاه ایران تصمیم بگیرد، شش ماهه می تواند به اندازه ساختن یک بمب اتمی، اورانیوم غنی کند"، پس برای اینکه اطمینان حاصل کنیم شما یکی از سه کاری که می گوییم را باید انجام دهید

-همه تاسیسات و اورانیوم غنی شده که دارید، سر جایش بماند ولی تحت کنترل آژانس بین المللی انرژی اتمی در این شش ماه هیچ فعالیتی نکند.

-تحت کنترل آژانس، اورانیوم 20 درصد را به خارج کشور منتقل کنید و غنی سازی 3.5 درصد را نیز به مقدار زیادی کاهش دهید، سانتریفیوژ جدید هم ایجاد نکنید.

-اورانیوم 20 درصد را به 3.5 درصد یا به سوخت نیروگاه اتمی تهران تبدیل کنید، به ترتیبی که دیگر نتوان غنای آنرا تا 90 درصد افزایش داد و بقیه فعالیتهای اتمی خود را متوقف کنید

پس محدوده بحث این است و اگر رژیم ایران هرکدام از سه پیشنهاد را بپذیرد، در ازایش ممکن است صادرات فروارده های پتروشیمی، خرید طلا و مقداری از پولهای توقیف شده ایران آزاد شوند. مردم ایران روشن ببینند که وضعیت از چه قرار است؟ البته این حق را دارند بپرسند که آیا 10 سال بحران برای این نتیجه بود؟ ولی اگر 10 سال پیش این سوال را کرده بودند، وضع کشورشان این نبود. امر مهمی که مردم متوجه می شوند، این است که آدمی نباید بگذارد که او را در وضعیتی قرار بدهند که در منجلاب دیپلماسی بیفتد چون بیرون آمدن از مرداب کار ساده ای نیست.

2- مهمتر از محدوده بحث گفتگوهای اتمی، وضعیتی است که از رهگذر ندانم کاری های این رژیم و توسعه طلبی های اسرائیل و عربستان بوجود آمده است. اتحادی شامل "رژیم سعودی، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، اسرائیل، فرانسه، چند کشور دیگری اروپایی که خود را آشکارا در این اتحاد اظهار نمی کنند، محافظه کاران جدید آمریکا و لابی های اسرائیل در آمریکا" صرف نظر از اینکه مساله اتمی چه وضعیتی پیدا کند، بوجود آمده و هدفهای مشخصی دارد بنابرین نه تنها سیاست ولایت مطلقه فقیه، ایران را از لحاظ بحران اتمی در منجلاب دیپلماسی قرار داده، بلکه اتحادی را هم بر ضد ایران پدید آورده است که به چند و چون کار این اتحاد خواهیم پرداخت

از سال 2009 که این اتحاد شروع به کار کرد، در آنچه که به مساله اتمی مربوط می شود، هر بار کار به توافق رسید، این اتحاد عمل کرد و آنرا بهم زد که یکی از مهمترین مواردش آمدن نخست وزیر ترکیه و رئیس جمهور برزیل به ایران بود که توافق بر سر انتقال اورانیوم غنی شده ایران به خارج انجام گرفت. با اینکه آقای اوباما به رئیس جمهور وقت برزیل نامه نوشته بود و او را به این کار تشویق کرده بود، زیر فشار این اتحاد دبه زد. آقای لاوروف وزیرخارجه روسیه افشاگری مهمی کرد که در مطبوعات ایران و غرب سانسور شد ولی یک خبرگزاری روس انتشار داده و یک تحلیلگر آمریکایی به آن پرداخته است، لاوروف گفته است: «آمریکا طرحی را با موافقت ایران تهیه کرد و ما که به ژنو رفتیم قویا از این طرح حمایت کردیم و داشت برای امضا حاضر می شد، ناگهان آقای فابیوس مخالفت کرد که تکلیف اورانیوم 20 درصد، رآکتور آب سنگین اراک و نظارت بین الملی چه می شود و آقای کری عقب نشست. سپس آمریکا طرح جدیدی تهیه کرد و خواستهای فرانسه را وارد کرد و لحظه ای که داشتیم سوار هواپیما می شدیم تا ژنو را ترک کنیم، آنرا در اختیار ما گذاشت و اصلا مجال نداشتیم ببینیم چه چیزی در آن است. بی نتیجه ماند بخاطر اینکه بجز آمریکا و فرانسه، بقیه اعضای 1+5 نمی دانستند که متن جدید چیست؟ متن و کلمات به کار رفته در طرح جدید نیز به ترتیبی بود که هیئت ایران "نه" بگوید!».

3- استراترژی استفاده از زمان: یادآور می شوم که قبلا هم درباره اینکه نقش زمان تغییر کرده و اینک بسود غرب جریان دارد، صحبت کردم ولی حالا، از جمله روبرت پاری در یکی از چندین نوشته ای که در روزهای اخیر انتشار داده است به استراتژی استفاده از زمان پرداخته است و می گوید: "کار این اتحاد این است که تا می تواند نگذارد توافقی امضا شود، همانطور که قبلا و مثلا در دور دوم گفتگوهای ژنو نگذاشت" و توضیح می دهد که فرانسه در چه موقعیتی است و معاملات فرانسه با عربستان و امارات را ذکر کرده است و به این نتیجه رسیده است: "برنامه این مثلث(اسرائیل، فرانسه و عربستان) این است که نگذارند توافقی انجام گیرد زیرا محافظه کاران جدید بر این نظرند که مساله رژیم ایران و مساله رژیم سوریه، مساله آمریکاست و مساله غنی سازی 5 یا 20 درصد اورانیوم مساله آمریکا نیست و برای تغییر این رژیم، باید توافقی انجام نگیرد تا کار به جنگ برسد و قوای نظامی آمریکا در سوریه و ایران مداخله کنند" و دلایلی از آنچه که در مطبوعات محافظه کاران جدید انتشار می یابند را آورده است

درباره این سوال که چرا تغییر رژیم هدف آمریکاست؟، می گوید: "تغییر رژیم نه تنها هدف آمریکاست، بلکه منطقه خاورمیانه برای اینکه از برخوردها رها شود و ثبات پیدا کند، سنی ها باید در نزاعهای مذهبی، غلبه قطعی پیدا کنند بنابرین این اتحاد، برانگیزنده جنگ مذهبی شیعه و سنی است که این جنگ در سوریه، بحرین، عربستان و ایران در حال انجام است". اگر تحلیلگر آمریکایی این واقعیت را بازگو نمی کرد، هم روزمره شاهدش بودیم اما یک طرف هم رژیم ایران است، از دید من رژیم، این وضعیت را در ایران و منطقه بوجود آورده که رژیم محکوم به زوالی چون رژیم سعودی ها نه تنها از طریق این برخوردها می خواهند از زوال تاریخی استبدادهای پرفسادی که با واقعیتهای عصر و رشد جامعه های جدید سازگاری ندارند، برهند، بلکه موضع متفوقی در منطقه پیدا کنند و جنگ شیعه و سنی را دست آویز سلطه بر منطقه کنند. چنانکه از این طرف نیز رژیم ایران همین کار را می کند و کمربند شیعه می سازد، آن طرف هم دارد اتحاد بر ضد این کمربند شیعه می سازد، قربانی هم مردم این منطقه هستند. پس متوجه می شویم که اگر مساله اتم در گذشته حل نشد، بدین خاطر نیست که توافقی که محدوده اش را توضیح دادم در دوره حکومت احمدی نژاد ممکن نبود، این اتحاد، عوامل، هدفها و وضعیت، آنزمان حل مساله را ممکن نمی کرد

البته عامل دیگری نیز هست که آنزمان مانع حل مساله می شد، آن عامل مردم ایران هستند، به این معنا که حکومت احمدی نژاد بلحاظ وضعیت اقتصادی ای که بوجود آورده بود، هرگاه مساله اتمی را حل می کرد، از دید مردم ایران رضایت آمیز نبود، اینجور نبود که مردم ایران بگویند: "بالاخره کسی آمد و مساله را حل کرد!"، حال اینکه مهندسی انتخابات، این نفع را دارد که اگر به ترتیبی که توضیح داده شد، حکومت جدید بتواند مساله را حل کند، مردم اظهار رضایت پیدا می کنند چون اینرا به پای خودشان می نویسند، بخشی که رای داده بود، فکر می کند درست عمل کرده و بالاخره این مساله حل شد! به این دلیل است که با اینکه حل مساله در آنوقت هم ممکن بود، آنرا عقب انداختند تا با یک تیر دو نشان بزنند، هم رژیم و این استبداد تبهکار را به مردم بقبولانند و هم اینکه بلکه از این باتلاق بیرون بیایند، با این حال، این کار آسان نیست

- جهت یابی وضعیت؛ بنابر این فرض که توافق اولیه بعمل درآید و شش ماه بعد نیز، توافق نهایی بعمل درآید و رژیم از این منجلاب بیرون بیاید، رژیم چه جهتی پیدا می کند؟ محافظه کاران جدید آمریکا می گویند: "هرگاه این وضع پیش آید، رژیم تثبیت می شود"، ولی یک تحلیلگر آمریکایی استدلال آنها را موضوع بحث قرار داده و به این نتیجه رسیده است که اینطور نیست که آنها می گویند، برعکس است! هرگاه رابطه ایران با دنیای خارج، خصوصا با آمریکا عادی شود و رژیم، آمریکا را بعنوان محور سیاست داخلی و خارجی از دست بدهد، جهت تحول می تواند این باشد که مردم ایران بخواهند ملتی حقوقمند بگردند و خواستار تغییر بشوند به ترتیبی که رژیم ولایت مطلقه فقیه، جایش را به دولتی حقوقمدار و بیان کننده حاکمیت ملی بدهد. اما رژیم هم به این نکته توجه دارد، از اینرو می بینید که آقای ظریف مجبور شده است بگوید: "با آمریکا هیچ گفتگویی جز درباره اتم نکرده ایم، گفتگوی محرمانه ای هم نداشتیم"، این امر از نظر رژیم و اتحاد مقابلش مهم است. از دید من کلید در دست مردم ایران است، یعنی اگر مردم ایران تحولی را تصدی کنند و دولت حقوقمداری را پدید بیاورند، رابطه با آمریکا خودبخود عادی می شود، عادی به این معنا که ما بر مبنای استقلال و آزادی می توانیم با همه دنیا از جمله آمریکا ارتباط برقرار کنیم، به ترتیبی که افکار عمومی دنیا، جانب ایران را بگیرد و ایران در منطقه و جهان از انزوا خارج گردد. این یک جهت یابی وضعیت است.

یک جهت یابی دیگر این است که آمریکا محور سیاست داخلی و خارجی ایران سرجایش بماند، آنطور که خامنه ای، سعودی ها و اسرائیل می خواهند و این دو اتحاد("کمربند شیعه" و "اتحاد عربستان، اسرائیل، فرانسه") روبروی هم قرار بگیرند و آنچه که بر سر کشورهای منطقه دارند می آورند، بیاورند، بطوریکه منطقه روزمره عرصه خشونت و کشت و کشتار شده است. پس تغییر به ملتهای منطقه، خصوصا مردم ایران بستگی دارد چون کلید در دست آقای روحانی نیست، در دست مردم ایران است اگر از موقعیتی که دارند سود بجویند. امروز چقدر خوشحال شدم وقتی شنیدم مردم تریپولی در لیبی، گروههای مسلح را مجبور کردند که شهر را تخلیه کند، کاش روز اول که جنبش کردند نمی گذاشتند این گروههای مسلح زمام را از دستشان بگیرد و خودشان رژیم قذافی را تغییر می دادند که دیگر کشورشان به این روز نمی افتاد. در مورد ایران هم همین است، ایرانی ها خوب گوش کنید، این دو اتحاد در جنگ هستند، اتم یکی از موارد این جنگ است، اگر می خواهید از جنگ بیرون بیایید، می باید رابطه تان را با رژیم تغییر دهید، از راه تغییر رژیم به دولتی مردمسالار، حقوقمند و ترجمان جمهوری شهروندان.

شاد و پیروز باشید.

گفتگو با رادیو عصرجدید در 1 آذر 1392

گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:40 الی 22:10(بوقت ایران) از آدرس زیر پخش می شوند:

http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter