وضعیت سنجی پنجاه و دوم: تقصیر با چه کسی است ؟

٭ خامنه‌ ای می‌ گوید: تأسیسات اتمی ایران برچیده شوند. اما این تأسیسات چه اندازه واقعیت دارند؟:

 

گزارش زیر را دریافت و دربارۀ صحت آن پرس و جو کرده‌ ایم. آن اندازه که قرین صحت است، به این شرح است:

 

 در آیندۀ نه چندان دور حقایقی از این پروژه فاش خواهد شد که مو بر تن هر ایرانی وطن پرست آگاه سیخ خواهد کرد نمونه‌ هایی از این حقایق به شرح زیر هستند:

 

١- شاکله حدود ٢٠ هزار سانتریفوژ ایرانی همان سانتریفوژهای خریداری شده از پاکستان است که به دلیل عدم کارآیی درآن کشور، از رده خارج شده بودند (ابتداء ٢٠ هزار دستگاه به لیبی، و ٢٠ هزار تای باقیمانده نیز به ایران فروخته شد).

 

٢- در هیچ کشوری، از جمله پاکستان، برای ساخت بمب اتمی از روش غنی سازی اورانیوم توسط سانتریفوژ استفاده نشده است و ایران تنها کشوری در جهان است که به این روش اصرار دارد، آنهم به دلیل اشتباه جاهلانه که درخرید اولیه انجام داده است و اکنون نمی‌ خواهد در نزد افکار عمومی به آن و خسارات هنگفت سیاسی و اقتصادی ناشی از اشتباه خود اعتراف کند.

 

۳- اصل خرید ۲۰ هزار سانتریفوژ (و نه نمونه‌ های اولیه) در زمان ریاست غلامرضا آقازاده بر انرژی اتمی (دوران ۸ سالۀ خاتمی) صورت گرفته‌ است. مقامات رژیم پس از آگاهی از کلاهی که سرشان رفته بود، در صدد اعدام او برمی‌ آیند. یونسی وزیر واواک در حکومت خاتمی، از طرفداران جدی اعدام آقازاده و محاکمۀ وی در دادگاه نظامی بوده‌ است. اما بر اثر حمایت خامنه‌ ای از او، به ۱۰ سال حصر محکوم شده‌ است. علت سکوت مطلق آقازاده، در حالیکه عمده مباحث به دوران مدیریت وی بر انرژی اتمی برمی‌ گردد، هیچگاه از سوی کارشناسان سیاسی مرتبط با بحث اتمی، یا اپوزیسیون، به چالش کشیده نشد. و علت دشمنی خامنه‌ ای با یونسی وزیر واواک حکومت خاتمی نیز بود.

 

۴- سانتریفوژهای نمونۀ نسل های بعدی که تحت عنوان IR4 یا IR8 از آنها نام برده می‌ شود، هیچ ارتباطی به نسل‌ های قبلی یا مکانیکی نداشته و مربوط به تحقیق بر روی غنی سازی با لیزر و پلاسما می‌ باشند و قرار بود در آینده مورد استفاده قرار گیرند. عمده سانتریفوژهای فعلی نیز همان نسل اول پاکستانی با ظرفیت تولیدی اسمی 1/2 SWU می‌ باشند که در عمل توان تولید آنها از 0.9 SWU بالاتر نمی‌ رود و ماجرای نیاز به ١٩٠ هزار سو یا سانتریفوژ نیز مرتبط با همین ظرفیت پایین سانتریفوژهای خارج از ردۀ فعلی است که از آن امامزاده ساخته‌ اند و البته امامزاده‌ ای که هرگز شفا نمی‌ دهد.

 

۵- بیش از نیمی از۲۰ هزارسانتریفوژ حریداری شده و از رده خارج، هیچگاه مورد بهره برداری قرار نگرفته‌ است، تا تعطیل شده، یا بدون امکان تولید بچرخد، و حداکثر تعداد در مدار، حدود ۶ هزار بوده است.

 

۶- در خصوص هزینه‌ ها: ارقام بسیار بالا و پرداخت های میلیاردی به طرف پاکستانی و دیگران پرداخت شده‌ است که خارج از حساب است و به همین دلیل یکی از اتهامات آقازاده اتلاف منابع مالی جهت خرید این اقلام خارج از رده و بی‌ مصرف از پاکستان بوده است.

 

۷- آزمایشاتی که وزارت انرژی آمریکا از طریق مدل سازی واقعی برنامۀ اتمی ایران در سه سایت لس آلموس، الگریچ تنسی و... با استفاده از نمونه‌ های واقعی سانتریفوژهای مشابه ایران انجام داده، به دلیل عدم وجود نمونۀ مشابه در دنیا (غنی سازی از طریق سانتریفوژ) بوده‌ است، و جالب است که بدانیم سانتریفوژهای نصب شده در زمین همان دستگاه های بی‌ خاصیتی هستند که قذافی همه را سوار کشتی کرده بود و به آمریکا تحویل داده بود و به مدت ده سال در ایالت تنسی در انبارهای متروکه خاک می‌ خوردند؟!

 

   متأسفانه در این تحلیل‌ ها، از اولین آورندۀ سانتریفوژها به ایران، یعنی م. ن (تحقیق ما در باره نقش این شخص ادامه دارد. هرگاه بر ما معلوم شود که او عامل سیا بوده، نام کامل او را انتشار خواهیم داد. بدیهی است او در هر حال حق توضیح دارد) مشاور ارشد سازمان انرژی اتمی در دوران ریاست امراللهی خبری نیست. م. ن، بعد از انقلاب بعنوان کارشناس از آمریکا روانۀ ایران می شود و در سازمان هوا فضای ایران مشغول کار می‌ شود. سپس، سر از انرژی اتمی درمی‌ آورد، و بعد در مدار مذاکره با شبکه عبدالقدیر خان قرار گرفته و در مذاکرات دوبی از سوی ایران درگیر می‌ شود، و همزمان به سیا وصل می‌ شود، و عملاً سازمان اطلاعات آمریکا هدایت برنامۀ اتمی و از جمله خرابکاری در سانتریفوژهای اولیه را بر عهده می‌ گیرد، اما درست زمانی که ایران به این خرابکاری پی می‌برد و به م.ن مشکوک می‌ شود، وی ایران را ترک می‌ کند (۱۳۷۱-۱۳۶۶). م.ن، هم اکنون رئیس یک شرکت در شهر نیویورک است. عبدالقدیر خان در یکی از سانتریفوژها به عمد نقشۀ ساخت بمب از طریق سانتریفوژ را جا می دهد تا طرف ایرانی را به خرید ۲۰ هزار سانتریفوژ از رده خارج شده، ترغیب نماید. حیلۀ وی کارگر می‌ افتد و مقامات ایرانی (تیم بسته آقازاده و خامنه‌ ای) دستور خرید را به مبلغ صدها میلیون دلار صادر می‌ کنند.

 

    بدین‌ ترتیب، تأسیسات اتمی که خامنه‌ ای مدعی است امریکا می‌ خواهد برچیند، یعنی سانتریفوژهای نسل اول که از آنها، ایران حق دارد حدود ۵۰۰۰ دستگاه را حفظ کند. تأسیسات فردو که ایران می‌ تواند ۱۰۰۰ سانتریفوژ آن را نگاه دارد، دیگر اورانیوم غنی نخواهند کرد و فردو مرکز تحقیقات اتمی خواهد شد. کارخانۀ آب سنگین اراک نیز تغییر خواهد کرد تا که پلوتونیوم لازم برای بمب اتمی را تولید نکند. بدین‌ سان، تأسیسات اتمی در عمل تعطیل می‌ شوند و سخن خامنه‌ ای جز پوشاندن واقعیت نیست:

 

٭ می‌ گویند توافق نهایی، همانند قرارداد ترکمن چای می‌ شود و عاقدانِ آن را سرزنش می‌ کنند، اما نمی‌ گویند چه کسانی کار را به جایی رساندند که چاره جز تن دادن به توافق همانند قرارداد ترکمن چای نماند:

 

    از قول ظریف گفته شده‌ است– در خبر است که او در مصاحبه گفته است و چون نتوانستیم متن را بدست بیاوریم، گوییم که قول از او نیست، ولی یک امر واقع هست- که می‌ گویند توافق اتمی، همانند قرارداد ترکمن چای و قرارداد ۱۹۱۹ است. به عاقدان آن دو قرارداد لعن می‌ کنند، بی‌ آنکه بپرسند چه کسانی کارها کردند که نباید می‌ کردند تا چاره‌ ای جز تن دادن به قراردادهای ترکمن چای و ۱۹۱۹ نماند. این سخن نیمی از حقیقت است. تمام حقیقت این‌ است:

 

۱. بدیهی است عاملان وضعیتی که در آن، چاره‌ ای جز تسلیم نمی‌ ماند، مقصران اصلی و در خور همه‌ گونه سرزنش هستند. آنها هم که قرارداد تسلیم را امضاء می‌ کنند، مأموران مستبدهای نادان و خیره‌ سر و مقصر هستند. اما

 

۲. هم آنها که وضعیتی را ایجاد می‌ کنند که، در آن، چاره جز تسلیم نمی‌ ماند، و هم آنها که قرارداد تسلیم را امضاء می‌ کنند، بدین‌ خاطر که حقایق را از مردم مخفی می‌ کنند و بجای حل مشکل با مردم، تسلیم قدرت خارجی می‌ شوند، مسئولیت و تقصیری دو چندان پیدا می‌ کنند. و

 

۳.وقتی راه‌ حل دیگر وجود دارد و رژیم جباران اصرار در تسلیم قدرت های خارجی شدن دارد، از امضاء کنندگان توافقی که تسلیم نامه ای بیش نیست، هیچ عذری پذیرفته نیست. و

 

۴. مردمی که سال های دراز زیان‌ های عظیم را تحمل کرده‌ اند و دم نزده‌ اند و حالا خود را به تبلیغاتی سپرده‌ اند که هرگونه توافقی را در نظرشان مطلوب جلوه می‌ دهند، مسئول وضعیتی هستند که در آنند. حداقل عمل به حقوق ملی خویش و مسئولیت شناسی در برابر این حقوق اینست که از خود بپرسند: چرا باید بابت سانتریفوژهای اسقاط، کشور تحت مهار بیگانه درآید، و تهدید به تحریم و مجازات اقتصادی، اقتصاد کشور را در منگنه نگاه دارد؟

 

٭ اگر تا هفتم ژوئیه "توافق" نهایی بعمل نیاید، کار ارائۀ آن به کنگره امریکا دو ماه به تأخیر می‌ افتد:

 

در پایان روز ۳۰ ژوئن ۲۰۱۵، اعلان شد که گفتگوها به مدت یک هفته تمدید شد. لوموند (۱ ژوئیه ۲۰۱۵) دلیل تعیین یک هفته را این دانسته است که هرگاه در ۹ ژوئیه حکومت اوباما توافق نهایی را به کنگره تسلیم نکند، کار به مدت ۲ ماه به تأخیر می‌ افتد. بنابراین که توافق، لغو تحریم‌ ها را در بردارد، هرگاه توافق بموقع تسلیم کنگره نشود، به جای ۳۰ روز، ۶۰ روز زمان لازم دارد برای اینکه کنگره آن را بررسی کند. زمان بیشتر، دادن فرصت بیشتر به مخالفان توافق است برای اینکه مانع از تصویب آن شوند. یک دیپلمات غرب می‌ گوید: آرامش بسیار و خونسردی می‌ خواهد تا بتوان کار توافق را به انجام رساند.

 

     ارزیابی لوموند این‌ است که ظریف به تهران رفت و یکشنبه شب، تهران را به قصد وین ترک گفت و این امر که در بازگشت او گفتگوها به مدت یک هفته تمدید شد، حاکی است که  توافق هنوز آماده نیست و آماده شدنش نیاز به گفتگو دارد. ظریف پیش از دیدار جان کری، وزیر خارجه امریکا، گفت: «مذاکرات به نقطۀ حساسی رسیده‌ اند» و سپس تصریح کرد: «تنها توافقی که ملت ایران خواهند پذیرفت، توافقی عادلانه و متعادل است که در آن، عظمت ملی و حقوق مردم ایران رعایت شده باشد».

 

    ظریف همراه صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران که به خامنه‌ ای نزدیک است و حسین روحانی برادر حسن روحانی، رئیس جمهوری میانه رو که آینده سیاسی اش، در قسمتی بزرگ، به امضای توافق بستگی دارد، است. تحریم‌ ها نه بلافاصله، که بطور زمان بندی شده، لغو خواهند شد. از جمله تحریم‌ ها، یکی تحریم خرید نفت از ایران است که سبب کاهش صدور نفت از ۲.۵ میلیون بشکه در روز به ۱ میلیون بشکه در روز است. ضرر ماهانه را مؤسسه امریکائی کوارتز، ماهانه، ۱.۶ میلیارد دلار برآورد کرده‌ است.

 

     تصادف را ببین! آژانس بین‌ المللی انرژی اتمی روز چهارشنبه، ۱ ژوئیه، گزارش خود را در بارۀ برنامه اتمی ایران منتشر می‌ کند. این گزارش می‌ تواند در گفتگوها مؤثر باشد. زیرا آژانس تحول نگران کننده‌ ای را گزارش می‌ کند: ایران بر ذخیرۀ اورانیوم غنی شدۀ خود افزوده‌ است. و این امر نیز مسئله‌ ای است که گفتگو کنندگان باید حل کنند. هرگاه گفتگوها با موفقیت پیش بروند، وزیران خارجه کشورهای ۵+۱ به وین بازمی‌ گردند، برای امضای توافق نهائی.

 

دانستنی است که به گزارش ایسنا (۱ ژوئیه)، یک دیپلمات نزدیک به هیأت ایران، گفته‌ است: «پیشرفت اندکی در موضوع تحریم ها حاصل شده است. اما جدول زمانی لغو تحریم ها تهیه شده و در باره جزئیات این جدول در حال مذاکره‌ اند». 

 

گزارش آژانس در بارۀ بیشتر شدن ذخیرۀ اورانیوم غنی شدۀ ایران، هم‌ زمان شده‌ است با تهدید حسن روحانی: هرگاه توافق انجام نگیرد، و یا انجام بگیرد، اما طرف مقابل آنرا اجرا نکند، «دولت آمادگی کامل خواهد داشت که اگر روزی آنها توافق را زیر پا بگذارند، ما نیز بتوانیم بلافاصله مسیر را شدیدتر از آنچه در مخیلۀ آنهاست، برگردانیم.»

 

● باوجود این، در گزارش آژانس که در ۱ ژوئیه انتشار یافت، آمده‌ است که ایران به تعهدات خود بنابر توافق ژنو، عمل کرده‌ است. در ۲ ژوئیه نیز، آمانو، رئیس آژانس به ایران می‌ رود.

 

٭ هفت موردی که بر سرشان در لوزان توافق شد و اینک باید بر سر چگونگی اجرای آن توافق بعمل آید:

 

۱. جدول زمانی رفع تحریم‌ ها که البته به حال تعلیق در می‌ آیند. 

 

۲. نظام بازرسی از برنامۀ هسته‌ ای ایران که رژیم می‌ گوید اجازۀ بازرسی از تأسیسات نظامی و بازجویی از دانشمندان اتمی را نمی‌ دهد. 

 

۳. چگونگی اجرای پروتکل الحاقی که برابر طرح مصوب مجلس، پیشاپیش پذیرفته شده‌ است 

 

۴. تأسیسات اتمی فردو که برابر توافق لوزان، ایران می‌ تواند ۱۰۰۰ سانتریفوژ را نگاه دارد، بی‌ آنکه حق غنی سازی را داشته باشند. 

 

۵. باز طراحی راکتور آب سنگین اراک به ترتیبی که پلوتونیوم کافی برای تولید بمب اتمی تولید نکند. 

 

۶. تحقیقات اتمی.  

 

۷. طول مدتی که ایران در کنترل آژانس بین‌ المللی خواهد بود. 

 

مورد ۸ که سوابق فعالیت‌ های اتمی "ایران" است، حذف شد.

 

در ۲۹ ژوئن، روزنامۀ وال استریت ژورنال نوشت یک مسئلۀ هشتمی نیز وجود دارد: مقامات مذاکره‌ کننده، به دنبال آزادی آن‌ دسته از شهروندان ایرانی هستند که به علل مختلف از جمله همکاری‌ های نظامی و اقتصادی به نفع جمهوری اسلامی ایران، در سال‌ های قبل بازداشت شده اند؟!

 

● در ۱ ژوئیه، سخنگوی وزارت خارجه امریکا گفت: وضعیت اشخاص به گفتگوهای اتمی ربط پیدا نمی‌ کند.

 

٭ رژیم با کدام صورت سازی می‌ خواهد توافق نهائی را قابل عرضه به مردم ایران کند؟:

 

بنابر طرح مصوب مجلس و سخنان خامنه‌ ای، دو مسئله هستند که خامنه‌ ای نمی‌ خواهد عریان به مردم ایران عرضه شوند:

 

۱. بازرسی‌ ها که خامنه‌ ای می‌ گوید نباید شامل تأسیسات اتمی بگردد. برای این مشکل این راه حل پیدا شده و ظریف، به تهران رفت تا موافقت خامنه‌ ای را با آن بدست آورد: 

 

آژانس می‌ تواند از «برخی تأسیسات نظامی» که بازدید از آنها موجه است، و نه تمام تأسیسات، بازرسی کند.

 

۲. این امر که لغو تحریم‌ ها زمان بندی شده‌ اند، بدین معنی است که خامنه‌ ای تن به عقب نشینی داده و طرح مجلس (لغو تحریم‌ ها بهنگام اجرای توافق) را پذیرفته‌ است. بنابر اطلاعی که وسائل ارتباط جمعی رژیم انتشار داده‌ اند، در مرحلۀ اول، در توافق نامه، لغو تحریم ها قید می‌ شود. در مرحلۀ دوم، مرحلۀ تصویب در شورای امنیت و کنگره و اروپا است، و مرحلۀ سوم لغو تحریم‌ ها به تناسب اجرای توافق توسط رژیم می باشد.

 

۳. تحقیقات اتمی دغدغۀ دیگری است، اما نه به اهمیت آن دو مسئله که برای رژیم مهم‌ ترین هستند. از دید غرب، کنترلش بر تحقیقات کامل، و تا ممکن است درازمدت باشد. و این مهار درازمدت است که رژیم می‌ خواهد به عباراتی درآید که تسلیم ننگین جلوه نکند.

 

۴. کارخانه آب سنگین اراک مشکلی جز این ندارد که چگونه و با کدام هزینه و به خرج چه کشوری ساختارش تغییر کند؟ 


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter