صوتی

تحلیل بنی صدر از سخنان خامنه ای درباره افزایش جمعیت و رئیس سابق موساد درباره ایران

 

عصر جدید: آقای خامنه ای، دوباره سیاست افزایش جمعیت را در دستور کار نهاد های دولتی قرار گرفته است. با توجه به بحران اقتصادی در ایران که ناشی از سیاست های غلط دولت آقای خامنه ای است و روز به روز هم عمیق تر می شود، انگیزه آقای خامنه ای برای انفجار جمعیتی دیگر چیست؟ آیا جمهوری اسلامی، بر اساس قوانین اسلامی این تصمیم را می‌گیرد؟ اسلام جایی به افزایش تعداد مسلمانان اشاره ای کرده استکه رژیم الآن قصد دارد با فدا کردن حقوق اولیه زنان، یعنی مالکیت بر بدن خود و دسترسی به لوازم پیش‌گیری از بارداری، جمعیت مسلمانان رو افزایش بدهد؟

بنی صدر: اسلام رهنمودی در باب افزایش جمعیت نداده است، زیرا سیاست جمعیتی که هر کشوری اتخاذ می کند مجموعه ای از امکانات است که در نظر می گیرد و متناسب با این امکاناتی که دارد و یا می تواند ایجاد بکند، سیاست جمعیتی اتخاذ می کند، پس انسانها و جامعه ها هستند که بنا به شرایط زمان و مکان و امکانات خودشان می باید تصمیم بگیرند، چنانچه خود همین رژیم هم پیش از این سیاست جمعیتی کاستن از نرخ افزایش جمعیت را به اجرا گذاشته بود، پس اگر دستوری اسلامی می بود برخلاف آن دستور چگونه آن سیاست جمعیتی را اجرا کرده است؟ اما در تاریخ بشری دوره هایی بوده است که متصدیان دین و دولت جامعه ها را به افزایش جمعیت تشویق کرده اند، چنانکه در اروپا شعار کلیسا این شد که "زمین را از پیروان مسیح پر کنید". در خود ایران هم، "هر آن کس که دندان دهد، نان دهد"، شعار مقبول و پذیرفته ای شده بود، در دوره قاجار جمعیت ایران خیلی کم شد و بنابر گزارشها تا 9 میلیون نفر کاهش پیدا کرد، حیات ملی ایران با این وسعت و با آن جمعیت می توانست در خطر قرار بگیرد، نیاز به یک سیاست جمعیتی برای اینکه جمعیت ایران افزایش مناسب را پیدا بکند، بود. پس اینها نشان می دهند که کاهش و افزایش جمعیت تابع نیاز جامعه به بقا است.

حالا ببینیم سیاست جمعیتی با چه سیاستهای دیگری باید همراه باشد. برای پاسخ به این سوال از اینجا شروع کنیم که انسان در همان حال که نیروی محرکه است، نیروی های محرکه را هم تولید می کند، بسیاری از نیروهای محرکه(مثل منابع نفت و مواد اولیه) هم در طبیعت است ولی این انسان است که آنها را به خدمت درمی آورد. اگر نظام اجتماعی - سیاسی - اقتصادی جامعه‌ای، نتواند نیروهای محرکه(اول از همه انسان) را جذب کند، افزایش جمعیت عامل تحول می‌شود، برای اینکه این جمعیت اضافه بیکار به دیواره ها و ساختهای نظام اجتماعی فشار می آورد تا اینها را در هم بشکند و این نظام اجتماعی را باز کند، انقلاب یعنی همین. وقتی رژیمی نتواند نیروهای محرکه را مهار و خنثی بکند و یا بکار بگیرد، این نیروهای محرکه در انقلابی بر ضد او بکار می‌روند، چنانکه انقلاب ۵۷ همینطور انجام گرفت. سؤال این است که آیا آقای خامنه ای این واقعیت را نمی داند؟ احتمال اینکه ایشان اینرا نداند، کم نیست! اما کار دستگاه ایشان حذف و تخریب دائمی نیروهای محرکه(تخریب درامدهای نفت، خنثی کردن درس خوانده های ایران؛ بطوریکه بقول صندوق بین‌المللی پول سالانه ۱۵۰۰۰۰ نفر از آنها مهاجرت می کنند و .....) است، بنابراین آقای خامنه ای باید بداند که افزایش جمعیت برای رژیم او خطری بلقوه است، بخصوص که گفتیم که چه سیاستهایی به همراه خود نیاز دارد که:

- یکی از آنها سیاست اقتصادی است، جمعیت بیشتر به اقتصاد تولید محوری نیاز دارد که ظرفیت کار را مرتبا افزایش بدهد، هم کارایی انسان را بالا ببرد و هم کار ایجاد کند. آیا ما چنین اقتصادی را داریم؟ نه، نداریم. اگر ایشان همچین اقتصادی ایجاد کرده بود، احتیاجی به توصیه هم نبود، احتیاجی به اینکه ایشان افزایش جمعیت را در دستور کار رژیم قرار بدهد، نبود! جمعیت خودبخود افزایش پیدا می‌کرد، برای اینکه کار ایجاد می‌شد و کار کسانی را می‌خواست که آنرا انجام بدهد.

- به سیاست توزیع درآمدها نیاز دارد به ترتیبی که در‌آمد در سطح جامعه به اندازه کافی عادلانه توزیع بشود، بترتیبی که خانواده ها بتوانند فرزندان خود را بار بیاورند، اگر کسی فرزندان بسیار پیدا کرد و وسیله تغذیه آنها را نداشت، افزایش جمعت فاجعه‌ای انسانی بزرگ پدید می‌آورد. آیا ما در ایران شاهد همچین سیاستی هستیم. نه، شاهد عکس آن هستیم، توزیع سخت نابرابر درآمدها، سلطه مافیای نظامی مالی بر اقتصاد کشور که بخشی کلان از این درامدها را به عنوان رانت به جیب می‌زنند و آنچه که به جامعه قابل توزیع است ناچیز است، همین یارانه ها را ببینید که بیشتر از خود گرانی پدید آورده است.

- به سیاست آموزشی محتاج است، برای اینکه وقتی که شما جمعیت را اضافه کردید، به کودکستان، دبستان، دبیرستان و دانشگاه احتیاج دارد، آیا رژیم چنین سیاست آموزشی دارد؟ امکانات مالی خود را به این جهت سوق داده است؟ نه! ما هیچ نشانه‌هایی از اینکه رژیم دارای چنین سیاستی است، نمی بینیم، عکس انرا هم می بینیم؛ افت تحصیلی در کشور ما و سطح نازل تعلیم و تربیت و اینکه میزان بیسوادان افزایش پیدا می‌کند، کودکانی که نمی‌توانند به مدرسه برونند، شما می‌خواهید جمعیت را افزایش بدهید یعنی بر این تعداد بیافزایید!

- به سیاست توزیع جمعیت در سطح کشور نیاز دارد به ترتیبی که در هر بخش از کشور و در هر بخش از اقتصاد مثلا در بخش کشاورزی، صنعت و خدمات جمعیت کافی برای اینکه فعالیتها را تصدی بکنند، وجود داشته باشد. اگر شما سیاستی داشته باشید که جمعیت کشور در چند شهر متمرکز بشود، روستاها رها بشوند و کشور بیابان بشود، در این صورت افزایش جمعیت فاجعه آمیز است، برای اینکه مواد غذایی لازم پیدا نمی‌کنید. شما همین جمعیت کنونی را باید با واردات گندم و مواد غذایی تغذیه کنید! بر این جمعیت می‌خواهید بیافزاید، غذای آنرا از کجا می‌خواهید بدهید؟

اکنون رئیس پیشین موساد هشدار می‌دهد که 12 هفته آینده تعیین کننده است، برای اینکه در این 12 هفته معین خواهد شد که به ایران حمله بشود یا نشود و صحبت از اکتبر سورپرایز است! هموطنان ما توجه بکنند که از زمانی که در ۱۹۸۰ آن معامله پنهانی خیانت بار بر سر گروگانهای آمریکایی در ایران انجام گرفت که سبب شد ریگان و بوش به ریاست و معاونت ریاست جمهوری برسند تا امروز در هر انتخابات ریاست جمهوری صحبت از اکتبر سورپرایز است، حالا هم صحبت از اکتبر سورپرایز است و در تمام این اکتبر سورپرایزها ایران قربانی است، پس شما به سرنوشت خودتان توجهی بکنید. آقای داگان(رئیس پیشین موساد) می‌گوید در این فاصله این تصمیم گرفته می‌شود و دموکراتها و همراهان آقای اوباما گفتند که این تدارک جمهوری خواهان است، بلکه قبل از انتخابات ریاست جمهوری جنگی با ایران راه بیاندازند که به زیان اوباما و به سود آقای رامنی نامزد حزب جمهوری خواه تمام بشود که(رامنی) به اسرائیل رفته است و در آنجا گفته است که در صورتی که اسرائیل به ایران حمله کند او از این حمله حمایت خواهد کرد، اگر رئیس جمهوری هم باشد از آن پشتیبانی خواهد کرد. اولاً انحطاط قدرت آمریکا که تنها ابرقدرت روی زمین است را ببینید که نامزد ریاست جمهوری برای اینکه بلکه در آمریکا رأی بیاورد، به اسرائیل سفر می‌کند! دوما دقت کنید که دنیای عرب با وجود ثروت عظیم نفت و درآمدهای نفت اصلاً به حساب نیامده است که آقای رامنی به هیچ یک از این کشورها قدم رنجه نفرموده به جای خود، به اندازه پیشیزی هم برای اینها اعتبار قائل نشده و بیت المقدس را راحت به آقای نتانیاهو بخشیده و بازگشته است.

در چنین وضعیتی فرض کنیم خدای ناکرده جنگ شد و یا تحریم ها تشدید شد، چنانکه مجلس نمایندگان تصویب و آقای اوباما هم مجازات هایی را امضا کرده است، شما نتوانستید مواد غذایی به کشور برسانید تکلیف این جمعیت چه خواهد شد؟ اینکه کسی بگوید شما باید جمعیت را افزایش بدهید وگرنه جمعیت ایران پیر می شود بی معنی است! هدف هر سیاست جمعیتی، رساندن جمعیت به میزان مطلوب است، حد مطلوب یعنی اینکه این نیروی محرکه عظیم(انسان) با میزان رشد در قلمروهای مختلف در آن جامعه و توانائی آن جامعه(طبیعتش و ....) متناسب باشد، برای اینکه آن جمعیت را به کار بگیرد، تغذیه کند، رشدش را تامین کند و موقعیتش را در جهان حفظ کند، بطور مثال یکی از دلایلی که کشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس مقام اول را در اروپا دارند جمعیت آنها است. آلمان تهدید می شود به اینکه جمعیتش پیر شود به لحاظ اینکه میزان زاد و ولد به اندازه اینکه جمعیت تجدید شود، نیست، پس محتاج سیاست جمعیتی است که این تجدید جمعیت را ممکن کند. در فرانسه میزان زاد و ولد مقداری افزایش پیدا کرده و آن مشکل را ندارند ولی آلمان دارد.

دبکا فایل اطلاعی منتشر کرده مبنی بر اینکه آقای خامنه ای در جلسه ای با فرماندهان نظامی به آنها گفته است تا در چند هفته دیگر در جنگ خواهیم بود، البته از داخل من تائیدی بر این خبر نگرفته ام که تصدیق کنم، اما حرفهایی که فرماندهان سپاه پاسداران می زنند نوعی زمینه سازی برای جنگ است. پس شما فکر می کنید در جنگی که وارد می شوید جمعیت زیادی را از دست می دهید و فکر می کنید که زنان ایران ماموریت دارند که جای خالی کشته شدگان جنگ شما را پر کنند! باید بدانید نه تنها فکری بس ابلهانه است بلکه اختیارش هم دست شما نیست ولو اینکه شما هم بخواهید در برابر جنگی با کشتار وسیع ایرانیان چنین کاری بکنید، باز هم اختیار آن در دست شما نیست، اختیار آن دست کسانی است که به ایران حمله می کنند، آنها هم در این موقعیتی که دنیا دارد جرات چنین کاری به خودشان نمی دهند. جنگ لیبی تجربه اولشان بود، برای سوریه آن تجربه را تصحیح کردند و به کار می برند، اگر خدای ناکرده نوبت به ایران برسد تصحیح شده تجربه دوم به کار خواهد رفت. پس آن میزان کاهش جمعیت که نیاز به اجرای سیاست افزایش جمعیت داشته باشد فعلا قابل تصور نیست.

با این واقعیتی هایی که برای شما ایرانیان عرض کردم سئوال مهمی که باید از خود بپرسید اینستکه خامنه ای که در اداره کشور از تمامی جهات اعم از اقتصادی، منزلت انسان و مقام و موقعیت ایران در جهان و از جهت دفاع از حقوق ملی نماد بی کفایتی است، چرا حالا صحبت از افزایش جمعیت می کند؟ قبل از او هم آقای احمدی نژاد همین صحبت ها را کرده بود. یک دلیل عمده آن اینستکه این آقا، شما ایرانیان را هر روز باید با یک مسئله سرگرم نگه دارد که شما به فکر مسائل اساسی کشور خود نیافتید! یک روز صحبت از ارز و گرانی ارز است، یک روز مرغ و گرانی مرغ و اینکه اشکنه بخوری یا مرغ بخوری! یا اینکه اصلا نخوری! امروز مسئله جمعیت است و فردا مسئله دیگری برای شما می سازد، مثلا در جمکران که قرار است این آقا برای خود مقبره ای بسازد، معجزه ای شد یا نشد! جامعه ای که اندیشه راهنمای روشنی ندارد که او را در استقلال و آزادی و به حقوق خود آگاه نگه بدارد و روش های برخورداری از حقوق را در اختیار او بگذارد، قربانی فکرهای جمعی جبار می شود، این فکرها کدامها است؟ فکرهایی است که قدرتمدارها برای مدت کوتاهی آنها را می سازند و افکار عمومی را بدان مشغول می کنند. البته این در کشور های دیگر هم هست و منحصر به ایران نمی شود اما در ایران بیشتر از بقیه است چون این رژیم درماندگی کامل دارد. تا چند روز به این موضوع جمعیت مشغول می شوید، بعد از آن به اینکه رئیس جمهور بعدی را مجلس معین کند، قانون اساسی تغییر کند یا نکند، مشغول می شوید. بعد صحبت این پیش می آید که آیا اگر انتخابات آینده ای بود، اصلاح طلبان شرکت داده بشوند یا نه؟ مدتی هم به آن مشغول می شوید!

در تمام این مشغولیاتی که دارید غیر از آن مشغولیات اصلی که مجبور هستید صبح زود از خانه بیرون بیایید و تا نیمه شب کار کنید تا قوت لایموت خود را تامین کنید، آنچه که نباید به ذهن شما برسد این است که "چرا شما در این وضع هستید؟"، "چرا با وجود این ثروتها در فقر هستید؟"، "چرا یک نفر به خود اجازه می دهد راجع به هر چیز زندگی شما تصمیم بگیرد؟" آقای خامنه ای هم عقده شاه سابق را دارد، شاه سابق به شاهی بسنده نمی کرد، می خواست نخست وزیر هم باشد، وزیر هم باشد، ...... خامنه ای الان در سیر تا پیاز دخالت می کند و شما مردم در سیر تا پیاز امور خود بی دخالت و بی تصمیم شده اید! اصلا از خودتان می پرسید که چه وقت در زندگی خودتان همچین وضعیتی داشتید؟ اینها دیگر به خیابان رفتن و جلوی رژیم ایستادن نیست که بگویید چنین و چنان است! اینستکه در زندگی خودتان تصمیم گیرنده شوید و این تصمیم ها را گسترش دهید. به همان مقدار که در زندگی خودتان تصمیم می گیرید و بر این تصمیم ها می افزایید از قلمرو این رژیم می کاهید. اینکه جمعیت زیاد بشود یا کم بشود، کار شما ایرانیان است، بر شماست که تصمیم بگیرید که این کار را می کنید یا نه؛ اگر نکردید، آن سیاست حرف مفت می شود! خیلی دیگر از تصمیمات رژیم از همین نوع است، همانند انتخابات، که اگر شما تحریم بکنید، این رژیم بدون مشروعیت می شود و... که اگر من بخواهم فهرست کنم، طولانی می شود و از وقت ما می گذرد. امیدوارم توضیح کافی به سئوال شما داده باشم.

روز بر شما و شنوندگان شما خوش

 

گفتگو با رادیو عصرجدید در 13 مرداد 1391

 


Share this post

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to Twitter