متن:
عصر جدید: با توجه به اینکه در سالروز شهادت شهیدان سامی. فروهرها. مجید شریف، پیروز دوانی، پوینده، مختاری و... همچنین شهیدان عاشورای ۸۸ هستیم، اگر پیامی دارید، بفرمایید.
بنی صدر: حسین بن علی آموزگار ایستادن بر حق و پیروز شدن بر قشون بزرگ است، وقتی آن قشون در خدمت یک استبداد تبهکاری است که می خواهد انسانها را از حقوقشان محروم کند. بسیاری از متفکران دنیا در باب اینکه دموکراسی چه وقت برقرار می شود، می گویند اگر دموکراسی به این محدود شود که نمایندگان اکثریت حاکم شوند، جباریت و دیکتاتوری اکثریت است، مگر اینکه آزادی بیان و امکان اظهار حق باشد. هر گاه امکان اظهار حق باشد و کسانی باشند که خطر را بجان بپذیرند و حق را بگویند و اگر در آن دموکراسی حقوق انسان رعایت بشود، بطوری که رای اکثریت سلب کننده هیچ حقی از حقوق انسان و ملت نشود، آنوقت دموکراسی بهترین شیوه اداره جامعه می شود. در واقع این امر که کسی خطر را بپذیرد که حق را احضار کند، گویای استقلال رای و آزادگی اوست. حسین نماد ایستادگی بر حق و قبول خطر برای گفتن حق است با اینحال در دنیایی که ما زندگی می کنیم این نماد حق و بیان حق و قبول خطر برای حق و پیروزی بخاطر ایستادگی بر حق، از تعرض زبان زورمدارها مصون نیست. آنها که درونشان پر از زور است و در سر اندیشه ای جز قدرت ندارند، آنچه را در درون دارند را بروز می دهند و امام حسین را متهم می کنند که وسوسه قدرت و خلیفه مسلمین شدن او را فروگرفت و فریب خورد و از مدینه بلند شد که به کوفه بیاید، در کربلا کشته شد یعنی اینکه این آدم کسی نیست که بسیاری می پندارند. البته در عربستان کنونی کتابی منتشر کرده اند که در آن آمده است آن امام بر خلیفه زمان عصیان کرد و سزایش همان بود که دریافت کرد، از کجا بفهمیم این قول دروغ است؟ از طریق تاریخی که استمرار دارد، در طول تاریخ می توانید ببینید که هر زمان که کسی بر حق ایستاد، کسی که قدرت، وسایل ارتباط جمعی، تاریخ نویسان دروغگو را در اختیار داشت و این حق طلبی را از میان برداشت، حقیقت را جز آنکه بوده معرفی کرده است پس اگر ما بخواهیم به آنگونه تاریخها که مزدبگیران قدرت می نویسند مراجعه کنیم همه آنهایی که بر حق ایستاده اند را مردمی بسیار بدکردار می یابیم و مقصر همه ی تقصیر هایی که می شود، شمرد! در همین زمان خودمان، راجع به کسانی که بر حق ایستاده اند و استبدادیان و جباران آنها را کشته اند، چه می گویند؟ پهلوی طلب ها می گویند که مصدق خواست کودتا بکند! آنهایی که وسوسه شده اند که به طریقی سلطنت باز گردد، می گویند که تقصیر مصدق بود اگر او ایستادگی و استقامت نمی کرد کار به کودتای 28 مرداد نمی کشید! اما دلیلی روشنتر از این نیز هست، لحظه ای که رویارویی انجام می گیرد، معلوم می کند که حسین چگونه پیروز شد. چطور گاندی می گوید که پیروزی را از حسین بن علی آموخته است، وقتی که آدمی بر حق می ایستد و طرفش قدرت بزرگی است؟ چه وقت ممکن است که کسی با خانواده و شمار اندکی از یاران بدون هیچ نیرویی بتواند در برابر یک قشون بزرگی بایستد، همه هم کشته بشوند و پیروز هم بشوند؟ شنوندگان عزیز کوشش کنید و تجربه کنید، خواهید دید که اگر ذره ای ناحق در کار حسین بن علی بود، غیر ممکن بود که این پیروزی بدست بیاید. پس اگر درسی باید از آن آزاده ی نماد آزادگی گرفت، ایستادگی بر حق و جرات گفتن حق است، البته هر کسی یک چیزی را حق می داند، عیبی ندارد فقط باید جرات کند آنچه را حق می داند بیان کند. هرگاه در ایران امروز هموطنان ما چنین کنند به زودی خواهند دید که وضعیتشان دیگر خواهد شد.
در عین حال، امروز که با هم صحبت می کنیم، روز شهادت سامی است، دکتر سامی در مطب خود به وضع بس سبوعانه ای کشته شد. از آنهایی که به قتل او متهم بودند یکی آقای احمدی نژاد است که هیچکدامشان تعقیب قانونی نشدند، گفتند قاتل فردی است که در اهواز با کمربندی از دوش حمام آویزان خودکشی کرده است، مایه ی خنده است که چگونه می شود که یک نفر خود را از دوش حمام آویزان کند و خودکشی کند، به هر حال آن که لوث شد. از دید ملت دکتر سامی کسی است که جرات کرد به قیمت جان حق را بگوید. روز اول آذر نیز فروهر و همسرش پروانه کشته شدند، با وضع که اصلا قابل وصف نیست که چگونه یک انسان می تواند تا این اندازه سقوط کند و بتواند قربانی خود را با این وضع بکشد. چهارده سال از آن زمان می گذرد و پرستو، دخترشان هر سال برای برگزاری مجلس یادبودی برای آنها به ایران می رود، امسال هم رفت، گذرنامه اش را در فرودگاه گرفتند و به او اخطار کردند که حق ندارد مجلسی برگزار نماید. امروز اطلاع یافتم که تلفن منزلشان را نیز قطع کرده اند که نشان می دهد که این رژیم تا چه اندازه ناتوان و نگون بخت است که از یک جلسه ی یادآوری هم می ترسد. ثانیا واواک رژیم بر ضد این دختر شجاع که بر حقش ایستاده است، متنی انتشار داده است که نمی خواهم وارد آن متن بشوم، چون راه و روش خانم پرستو فروهر را آنهایی که در خارج از کشور هستند، می دانند که خود را به سیاست به معنایی که مرسوم هست، متعلق نمی داند و آنطور که در این بیانیه گفته شده است، در پی استفاده از خون پدر و مادرش برای موقعیت جویی نیست. تازه رفتن به ایران نه تنها موقعیت جویی نیست بلکه پذیرش خطر هم هست، امیدوارم که او و ایرانیانی که فرزندانشان را این رژیم کشته است، از اظهار حق باز نایستند و بر حق بایستند، این راه و روشی است که ایران را از استبداد بیرون خواهد برد. چنین باد.
عصر جدید: یکی از هموطنان به صورت تلفنی پرسیده اند: چه رابطه ای میان اسلام و این سینه زنی، قمه زنی و زنجیر زنی در دهه ی محرم و روز عاشورا وجود دارد؟
بنی صدر: والله اینها هیچ ربطی به عاشورای حسینی ندارد و بیشتر تقلیدی است، قبل از ایران در جوامع مسیحی قرون وسطی مرسوم بوده است، الان هم در قسمتهایی از اروپا و جوامع مسیحی هنوز وجود دارد. آن چیزی که بایستی از آن امام آموخت اینگونه کارها نیست، بلکه همان اظهار حق و ایستادن بر حق است. آن را باید جرات داشت و انجام داد والا بر سر و صورت خود زدن انفعال است، کارپذیری است، حق طلبی نیست. بایستید حق خود را بخواهید، به حق خود عمل کنید، چون او شجاعت اظهار حق را بیابید، این آن کاری است که باید کرد.
عصر جدید: شاهدیم که آقای خامنه ای با یک حکم حکومتی به مجلس درباره سوال از احمدی نژاد دستور داده است که ادامه ندهند. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
بنی صدر: اول ببینیم که این حکم چه می گوید؟ می گوید تا اینجا که عمل شده است، خوب است و دیگر ادامه ندهند! تا اینجا چه عملی شده بود؟ تا اینجا مجلس سوال کرده بود که چرا قیمت دلار اینطور بالا رفته، دولت چه کرده است و موارد دیگر. آقای احمدی نژاد گفته بود که آماده است که به مجلس بیاید، جواب سوالها را بدهد و حقایقی را هم افشا نماید. تا اینجا خوبه، یعنی چه؟ اگر خوبه، بدین اعتبار که قانون اساسی به مجلس اختیار داده است که از رییس جمهور سوال کند و خوبه، به این لحاظ که رییس جمهور گفته است که حاضرم پاسخ بدهم، آقای خامنه ای، چرا اینرا متوقف می کنی و قانون را نقض می کنی؟ پس عمل شما بد است. گفته بودم که اختیاراتی که به این آقای رهبر داده شده جز برای زورگویی به کار نمی آید، زور به کار بردن از این آشکارتر؟ دوم اینکه چرا زور بکار می برید؟ خود او اینگونه توجیه کرده است که مقامات رژیم باید در آرامش کار خود را انجام دهند، مردم هم آرامش می خواهند، ولایت مطلقه را تماشا کنید! 75 میلیون مردم ایران لازم ندارند، بدانند که چرا قیمت دلار به چهار برابر افزایش یافت! مثل اینکه چهار برابر شدن قیمت دلار آرامش آور بوده است که خامنه ای نگران اینستکه احمدی نژاد برود در مجلس به سوال جواب بدهد، آرامش برهم بخورد! معنای حکم حکومتی خامنه ای اینستکه مردم ایران ندانند چه عوامل داخلی و خارجی سبب شد که قیمت دلار به قیمت حال حاضر تبدیل شود و چرا هم اکنون حکومت مانع از اینستکه قیمت دلار پایین بیاید؟ و بسیار چراهای دیگر. معنای اینکار به غیر از اینکه ایشان جانشین مردم شده است و از سوی مردم تشخیص می دهد که مردم لازم ندارند، بدانند که چرا این بلاها بر سرشان می آیند، اینستکه این آقا توضیح در اینگونه مسایل را زیانمند می بیند و می گوید نکنید.
چه زیانی دارد که آقای احمدی نژاد به مجلس برود و بگوید که به این دلایل قیمت دلار تا نزدیک 4000 تومان هم بالا رفت؟ اگر احمدی نژاد به مجلس برود و بخواهد دلایل واقعی را بگوید، لاجرم دامن آقای رهبر را می گیرد، چون قبلا در مجمع تشخیص مصلحت که همین بحث شد، احمدی نژاد و وزیر دارایی اش گفتند که اجرای دستورات اقتصادی آقای رهبر باعث این وضعیت کنونی است پس خامنه ای نگران است که جامعه بداند خود ایشان عامل اصلی وضعیت اقتصادی کنونی است! آیا این همه ی قضیه است؟ خیر! ایشان ترس دیگری نیز دارد چون وقتی می گوید که مردم به آرامش احتیاج دارند و مقامات رژیم هم می باید در آرامش کارشان را انجام دهند و یک سوال و جواب در مجلس آرامش را بر هم می زند تا جایی که برای متوقف کردن آن حکم حکومتی لازم می شود، یعنی اینکه این رژیم در فلج است و اینقدر این فلج بودن شدید است که یک سوال و جواب در مجلس می تواند موجب شدت گرفتن روند فلج عمومی و سقوط بشود. این آن حالت فلجی است که چند نوبت در موردش صحبت کردیم و الان در وضعیتی است که تعادل قوا بین گرایشهای مختلف به ترتیبی است که هر گونه تغییری ممکن است درون این رژیم را بهم بریزد، اینست که همینطور ماندند و هیچ کاری هم از دستشان بر نمی آید. آقای احمدی نژاد تعرضی به قوه قضاییه را شروع کرد که می خواهم از زندانها بازدید کنم، تعرضش متوقف شد برای اینکه اگر این تعرض ادامه می یافت، برخوردی ایجاد می کرد که رژیم از پس آن بر نمی آمد. تعرض دوم را اینبار مجلس به احمدی نژاد شروع کرد و حکم حکومتی آقای خامنه ای آنرا متوقف کرد، چون اگر این تعرض هم ادامه پیدا می کرد، باز رژیم را در وضعی قرار می داد که آقای خامنه ای بیشتر از آن چیزی که الان هست هیچکاره می شد و بسا مهار امور از دست حاکمان به در می رفت.
البته دلایل دیگر هم هست که این وضعیت را بر ما نمایان می کند مثلا دقت کنید که خامنه ای گفته است که تا انتخابات آینده مقامات باید از جدل پرهیز کنند ولی انتخابات یعنی اینکه که نظرها بیان شوند، راه حلها پیشنهاد بشوند، در اجتماعات مردمی به بحث در بیایند، مردم در مورد آنها آگاهی پیدا کنند، با خود بحث کنند، آزادی بیان لازم دارد، اگر قرار باشد هیچکدام از اینها نباشد؛ چه انتخاباتی؟ در همان مجلس هم دارند در قانون انتخابات کشمکش می کنند و آنقدر برخوردها شدید است که ادامه بررسی را به هفته آینده انداختند. در همچین وضعیتی آقای خامنه ای می گوید که سوال و جواب هم نکنید، پس این جامعه چطور بفهمد که چه کسی را باید انتخاب بکند؟ پس آقای خامنه ای یک نگرانی شدید هم از انتخابات سال آینده دارد و می خواهد که از هم اکنون وضعیت را کامل در دست خود داشته باشد. اطلاع دادن از سوی کسانی که قرار است نامزد بشوند، نیز گویای اینستکه هرگونه آزادی بیانی حتی در سطح رژیم و محدود می تواند وضعیت رژیم را به خطر بیاندازد. اینست که در همان قلمروها هم، کسانی که جلو می آیند که بگویند نامزد هستند با یک تعرض مهار می شود گرچه اخیرا، آقای مشایی گفته است که هرچه پیش بیاید ایشان نامزد است، این یک تعرضی است که او انجام داده است و واکنش ها را بر می انگیزد، به ترتیبی که عرضه خود بعنوان نامزد هم یک مشکلی مهم شده است که فعلا افراد داخل رژیم هم یارای طرح نامزدی خود را پیدا نمی کنند. اینها به شما می گویند که درون رژیم چه وضعی است.
در همین ماجرای بحران غزه بنا بر اطلاعاتی که مطبوعات غرب انتشار دادند، آقای نتانیاهو متارکه را پذیرفت چون آمریکا به او اطمینان داده است که در مورد ایران قاطعیت کامل به کار خواهد برد، یعنی کشور بیچاره ما وجه المصالحه شده است! در همین زمان نقشه خاورمیانه جدید انتشار پیدا کرده که وزارت دفاع آمریکا قبلا کشیده بود و اکنون دوباره موضوع بحث شده است. اصطلاح "خاورمیانه جدید" جانشین اصطلاح "خاورمیانه بزرگ" است که آقای بوش ساخته بود. "خاورمیانه جدید" را وزیر امور خارجه آقای بوش یعنی خانم کاندولیزا رایس در تل آویو اعلان کرده بود که در واقع نقشه تجزیه کشورهای ماست! ما در همچین موقعیت داخلی و خارجی هستیم و مردم ایران از این موقعیت بدر نمی آیند، اگر به انتظار بنشینند که دستی از غیب به درآید و کاری بکند، موقعیتشان بدتر می شود، هرگاه شهامت و شجاعت اظهار حق و ایستادگی بر حق را به خود ندهند.
شاد و پیروز باشید.
گفتگو با رادیو عصرجدید در 3 آذر1391
گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:30 الی 22:00(بوقت ایران) پخش می شوند. آدرس سایت رادیو:
http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1