وضعیت سنجی سی و پنجم: بیماری خامنه‌ای و صف آرائی دو طرف؟

11-12-93   -  در وضعیت سنجی  شماره 31 سه اطلاع در باره بیماری خامنه‌ای که خود دریافت کرده بودیم را در 4 فوریه 2015، از نظر خوانندگان گذراندیم. خبر سومی که ما دریافت کرده بودیم حاکی از این بود که حال او بد است و گاه به حال اغماء می‌افتد.  در تاریخ 28 فوریه 2015، فیگارو، به استناد قول منابع غربی، خبرداد که خامنه‌ای حدااکثر 2 سال زنده خواهد ماند. باتوجه به صف بندی دو طرف، یکی طرفدار انجام توافق و دیگری مخالف با آن، بیماری خامنه‌ای، هرگاه جدی باشد، اما در اندازه سرعت بخشیدن و یا نبخشیدن به گفتگوها و هم در رسیدن و یا نرسیدنشان به توافق اثر دارد، وضعیت سنجی را از وضعیت جسمانی خامنه‌ای شروع می‌کنیم: 

٭آیا شدت بیماری خامنه‌ای سبب شده‌است که اندام او بی‌حرکت شوند؟

در 5 مارس 2015، وسائل ارتباط جمعی اسرائیلی و نیز روسی خبردادند که وضعیت مزاجی خامنه‌ای وخیم است. او را مورد عمل جراحی قرارداده‌اند در نتیجه اندام او از  حرکت افتاده‌اند.

اما بنابر اطلاعی که ما از ایران دریافت کرده‌ایم، خامنه‌ای در وضعیتی که وسائل ارتباط جمعی اسرائیلی و روسی توصیف کرده‌اند، نیست. بنابر این اطلاع:

● «حال خامنه‌اي خوش نيست. و براي اينكه مطمئن شويد بهتر است فايل‌هاي صوتي  4 فايل سخنان آخر ايشان را با هم مقايسه كنيد. بخصوص فايل سخنان او در ديدار با  تعدادي ورزشكار، حدود 2 ماه پيش كه به خوبي حال نزار ايشان را بيان مي كند و بعد از آن‌هم تنها در يك نمايشگاه حاضر شد كه آن‌هم در بيت برگزار گشت. اما در بهمن ماه حالش بهتر شد. نحوه سخن گفتن و آهنگ صدای او این بهبود را نشان می‌دهد. بنابر اطلاع پزشکان معالج او وضعیت جسمانی او را «تحت کنترل» دارند. که هم یعنی این که بیمار است و هم یعنی این که بیماری شدتی که وضعیت جسمانی او را از کنترل خارج کند، پیدا نکرده‌است.

● علاوه بر اين سخناني كه برخي از مسئولان در رابطه با شورايي شدن رهبري و مخالفت برخي ديگر با اين شورايي شدن می‌گویند، گویای آن‌است که آنها هم  در انديشه بعد از خامنه اي هستند. اين امر، هم انتخاب رييس مجلس خبرگان و هم انتخابات سال آينده اين شورا را به شدت تحت تاثير قرار داده‌است.

   در حال حاضر، گردانندگان سپاه و سران مافیاهای نظامی – مالی نگران بعد از خامنه‌اي هستند. طرفداران توافق هسته‌ای می‌گویند خدا کند زنده بماند و جام زهر موافقت با توافق را سر بکشد و مخالفان می‌گویند خدا کند زنده بماند و نگذارد توافق اتمی انجام بگیرد. هر دو دسته از آن می‌ترسند که او بمیرد و جانشین او چاره‌ای جز تن دادن به تسلیمی خفت بارتر نداشته باشد.  

● وضعيت اقتصادي کشور و وضعیت مالی دولت بیش از آن خراب است که سخنان روحانی بتواند مانع از مشاهده شدنش بگردد. حاكمان به خوبي مي دانند اگر بحران هسته‌اي را به پايان نرسانند،وضعیت وخيم‌تر خواهد شد و حركت‌های اعتراضي به دليل گرسنگي مردم فراگیر خواهند شد. هم اکنون نیز اعتصاب‌ها و حرکتهای اعتراضی پرشمار شده‌اند.  

● شكاف ميان نيروهاي نظامي، از زمان به سر كار آمدن حسن روحاني به این طرف، زیاد شده و اینک به اوج خود رسيده‌است. باند‌هاي پيرامون جعفري از يك سو و شمخاني از يك طرف و حسين همداني و يدالله جواني از سوي ديگر و حتي باند‌هاي حسين طائب و غلامرضا نقدي موجب پاره پاره شدن سپاه شده‌اند . از طرف ديگر شرکت سپاه در جنگ‌هاي عراق و سوريه و لبنان موجب شده‌است که زبانها به  انتقاد از سپاه باز شوند.  اما فعلا جرات ابراز علني این انتقادها وجود ندارد. بعضی نیز می‌گویند: شرکت سپاه در جنگها در كشورهاي ديگر موجب شده‌است  که قدرت اين نيرو صرف جنگها در خارج از كشور شوند و دچار ضعف گردد.

     درحال حاضر، دیگر رژیم پنهان نمی‌کند که سپاه قدس در عراق و سوریه در جنگ شرکت دارند. هم اکنون در  تکریت عراق جنگ شدید است و افراد سپاه درآن شرکت دارند. شرکت رژیم در جنگها، بنیه آن را به تحلیل می‌برد.  

در سطح سیاسی نیز جنگ مغلوبه است: به دنبال ممنوع‌التصویر شدن و ممنوع‌الاسم و ممنوع‌السخن و مکتوب شدن خاتمی، حمله‌های به هاشمی رفسنجانی تشدید شده‌است. بخصوص حمله 14 اسفند شریعتمداری در کیهان. نوشت دیگر هاشمی استوانه نظام نیست. یعنی که او بت هاشمی رفسنجانی را شکسته است. فشار به «دادگاه»، از دو سو، برای محکوم کردن و یا نکردن مهدی هاشمی نیز شدید است. در 14 اسفند، رجاء نیوز نیز مدعی شد که فیگارو خبر در باره بیماری خامنه‌ای را، بعد از مصاحبه فیگارو با فائزه، دختر هاشمی رفسنجانی، انتشارداده‌است، یعنی این‌که خبر را فائزه به فیگارو داده‌است. رجاء نیوز غافل شده‌است که با  فائزه را گوینده خبر بیماری خامنه ای  به فیگارو جلوه دادن، بیماری خامنه‌ای و شدت آن‌را تصدیق می‌کند. هاشمی رفسنجانی نیز گفته پیش از این گفته بود‌  از او به خامنه‌ای نزدیک‌تر کسی نیست و او عاشق «رهبر» است و هردو رازها و اسرار یکدیگر را دارند (٭). و غافل است که با گفتن این سخن، به شرکت هر دو در خیانت‌ها و جنایت‌ها و فسادها اعتراف می کند. زیرا حق و راستی نیاز به سر و راز شدن ندارند. و سخن او این‌طور تعبیر شده‌است که عمر خامنه‌ای  کوتاه است. زیرا اگر عمر او دراز بود، هاشمی  نیازی به اظهار عشق  به او نداشت. این از موضع اظهار عشق به خامنه‌ای است که او می‌تواند در مورد تعیین جانشین او نقش بازی کند.

     در حال حاضر، چهار موضوع، سبب صف آرائی دو طرف در برابر یکدیگر شده‌اند:

1. بحران اتمی که در 14 اسفند، ظریف، بار دیگر، گفت به تصمیم‌گیری سیاسی بسیار نزدیک شده‌ایم. هاشمی رفسنجانی دلواپسان مخالف توافق هسته‌ای را هم صدا با نتان یاهو خواند و وسائل ارتباط جمعی اصول گرایان نیز او را به رگبار تبلیغاتی بستند. و

2. مجلس خبرگان: بر سر رئیس این مجلس  و «انتخابات» سال آینده آن. و

3. مجلس آینده. «اصول‌گرایان» خواستار آنند که شورای نگهبان، با قاطعیت مزاحم‌های آنها را رد صلاحیت کند. ممنوع کردن خاتمی و حمله به هاشمی رفسنجانی و «سران فتنه» -  در 14 اسفند، کیهان مدعی شد: داگان، رئیس سابق موساد می‌گوید: اپوزیسیون داخل ایران را ما پرورش دادیم.  اما قولی که از او نقل شده، این‌است: کاری که ما می ‌توانستیم انجام دهیم، به دست آوردن زمان با انجام عملیات مخفی یا پرورش نیروهای اپوزیسیون و اقلیت های داخلی ایران بود.

       اما عبارت «نیروهای اپوزیسیون» در گفته رئیس سابق موساد فاقد عبارت ادعایی کیهان، همانا «در داخل ایران» است بلکه در گفته وی اقلیت‌ها صفت "داخلی" دارند. ارتباط دو رأس از سه رأس مثلث زورپرست، گروه رجوی و استالینیستها و پهلوی چی‌ها با اسرائیل برکسی پوشیده نیست. اما روابط پنهانی ایران گیتی‌ها، یعنی خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی و دستیارانشان نیز با اسرائیل، دو افتضاح اکتبر سورپرایز و ایران گیت را ببارآورد.

4. فسادها که در حال حاضر، وسیله رویاروئی سخت دو صف بندی گشته‌اند: تازه ترین موضع‌گیری، از «وزیر» کشور است که می‌گوید: آماده است نقش پولهای حاصل از قاچاق را در سیاست، با دلیل و مدرک توضیح بدهد و قول سپاه در باره دستگیری «ح.الف» که در واقع، ربط دادن این برج ساز به یاسر رفسنجانی فرزند علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی است. حسن افراشته پور سرمایه‌دار دارای سرمایه در داخل و خارج کشور و در ارتباط با یاسر رفسنجانی است. 

وضعيت اجتماعي نيز مويد فلاكت مردم و خانواده‌ها است بر اساس آخرين آمار حدود 10 هزار باند فحشا در ايران شناسايي شده و حدود 700 هزار زن روسپي شناسنامه دار تنها در تهران  وجود دارند كه نزديك به 12 تا 15 درصد آنها متاهل مي باشند و سن روسپي گري در تهران به 12 سال رسيده است و اين نگون بختان بخاطر فقر گرفتار فحشا شده‌اند و این وضعیت و نیز  بيكاري و تورم که بيداد مي كنند و فشار سختي را بر مردم وارد می‌سازند و مهاجرت نيروهاي متخصص به شكلي عجيب در حال گسترش است و بسياري در انديشه خروج از كشور  مي باشند و... از دستاوردهاي ولایت مطلقه فقیه هستند.

     رژیمی موجد چنین وضعیتی و گرفتار چنین وضعیتی، در تقلای رسیدن به توافق اتمی، بقصد رها شدن از سقوط است: 

٭ سخنرانی نتان یاهو در کنگره امریکا  وجود دو صف رویاروی یکدیگر را بیش از پیش آشکارکرد:

در 3 مارس 2015، نتان یاهو، نخست وزیر اسرائیل، در کنگره امریکا، سخنرانی کرد. سخن تازه‌ای نگفت. اطلاع جدیدی هم که گزارش موساد رانقض کند نیز نگفت. گزارش موساد به او،  قبل از خبر سفرش، فاش شد و بنابرآن، ایران در کار تولید بمب اتمی نیست. اوباما نیز گفت: نتان یاهو حرف حسابی نداشت که بزند.

    باوجود این، دعوت جمهوریخواه‌ها از نخست وزیر اسرائیل – کسی که مدعی است سیاست امریکا در منطقه باید با منافع اسرائیل سازگار باشد و اسرائیل آن را تعیین کند – برای سخنرانی در کنگره امریکا، بر ضد سیاست  رئیس جمهوری امریکا، هم بیانگر ورود ابرقدرت امریکا به مرحله انحطاط است و هم صف بندی از امریکا تا خلیج فارس را با وضوح هرچه تمامتر گزارش می‌کند. بخصوص که 

هم‌زمان، اردوغان رئیس جمهوری ترکیه و السیسی رئیس جمهوری کودتاچی مصر به ریاض، پایتخت دولت سعودی رفتند. گفته شد برای شرکت در اتحاد رفته‌اند. موضع‌گیری اردوغان می‌گوید او راغب به شرکت در اتحادی با حضور اسرائیل نیست. اما السیسی در  اتحاد هست.  

موافقت دولت سعودیها با عبور هوایپماهای جنگی اسرائیل از فضای عربستان برای بمباران تأسیسات اتمی ایران و علنی شدن تهدید اسرائیل توسط اوباما – هرگاه در جریان گفتگوها هواپیماهای جنگی اسرائیل بسوی ایران به پرواز درآیند، نیروی هوائی امریکا آنها را ساقط خواهد کرد و بالاخره، تهدید نتان یاهو ایران را به حمله نظامی (در سخنرانیش در کنگره)، نیز، اتحاد دولت سعودی و اسرائیل را علنی‌تر کرد. دولتی السیسی نیز با گنجاندن حماس در فهرست سازمان‌های تروریست، علامت داد که در اتحاد حضور دارد.

    موافقت دولت سعودی با عبور هواپیماهای اسرائیلی برای بمباران ایران، موضوع مقاله‌ای به قلم روبرت پاری شده و این مقاله در 25 فوریه 2015 انتشار یافته‌است: 

٭ معنای موافقت دولت سعودی با بمباران ایران و عبور هوایپماهای اسرائیل از فضای عربستان بقصد بمباران تأسیسات اتمی ایران:

● در همان حال که حکومت اوباما می‌کوشد توافق نهائی با ایران برسر برنامه اتمی این‌کشور را به نتیجه برساند و بدان، تنش‌های منطقه را کاهش دهد، دولت سعودی به اسرائیل اجازه می‌دهد هواپیماهای جنگی خود را از فضای عربستان عبور دهد و تأسیسات اتمی ایران را بمباران کند. بدین‌ترتیب، دو دشمن پیشین، پشت پرده اتحاد کرده‌اند و این اتحاد ژئو پلیتیک منطقه را دگرگون می‌کند.

● تنها توقعی که دولت سعودی دارد این‌است که گفتگوهای صلح اسرائیل و فلسطین پیشرفتی بکند. تا که دولت سعودی نزد کشورهای عرب توجیهی برای عمل خود داشته باشد.

● باب اتحاد دولت اسرائیل با دولت سعودی زمانی گشوده شد که امریکا و 5 کشور دیگر وارد گفتگو با ایران، برسر محدود کردن و نه از بین بردن فعالیتهای اتمی ایران شدند. کار به این‌جا کشید که نتان یاهو، برای ابراز مخالفت با توافق با ایران در کنگره امریکا سخنرانی کند و در 3 مارس این کار را کرد.

      معنی این‌که دولت سعودی به اسرائیل اجازه می‌دهد نیروی هوائیش از فضای عربستان برای بمباران ایران استفاده کند، اینست که هرگاه توافق اتمی انجام گرفت، اسرائیل بتواند ایران را بمباران کند. نتان یاهو مصالحه با ایران را «خطر برای اسرائیل» توصیف کرد.

● در سالهای اخیر، اسرائیل و دولت سعودی در قلمرو منافع خود، به همکاری بایکدیگر مشغول هستند. هدف مشترکشان جلوگیری از نفوذ ایران در کشورهای منطقه است. نمونه این همکاری، همکاری در حمایت از جنگجویان ضد رژیم اسد، متحد ایران، در سوریه است. باکی هم از این ندارند که این مخالفان مسلح داعش و القاعده هستند.

    عناصری از خانواده سعودی از اسلام‌گرایان مسلح، از جمله اسامه بن لادن و سازمان القاعده حمایت می‌کردند و می‌کنند. در اوائل همین ماه، نیویورک تایمز گزارشی را منتشر کرد و به استناد آن نوشت که متقاعد شده‌است که ذکریا موسوی، از کادرهای القاعده با خانواده سعودی متصل بوده‌است. او در زندان گفته‌است که در سالهای 1998 و 1999، به دستور رهبران القاعده در افغانستان، گروه کمک رسانان به القاعده را فهرست کند و ترتیب ارتباط با آنها برای دریافت پول را بدهد. از جمله کسانی که به القاعده پول می‌دادند، یکی شاهزاده ترکی‌الفیصل، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت دولت سعودی بود.  دیگری، پرنس بندر بود که سالهای دراز سفیر دولت سعودی در امریکا بود و سومی ولید بن طلال میلیاردر سعودی بود. و بسیاری از روحانیان عربستان نیز به القاعده پول می‌دادند.

    موسوی به انگلیسی سلیسی توضیح داده‌است که اسامه بن لادن می‌خواسته‌است فهرست کمک کنندگان به القاعده تهیه شود. موسوی نیز گفته‌است که زمانی که بندر، سفیر دولت سعودی در امریکا بود،  او سرنگون کردن هواپیمای حامل ژرژ بوش توسط موشک استینجر، با یک عضو سفارت عربستان در واشنگتن را موضوع گفتگو کرده‌است. و این بندر بقدری به خانواده بوش نزدیک بود که به او «بندر بوش» لقب داده بودند.

     و موسوی باز گفته‌است رابط اسامه بن لادن و   شاهزاده سلمان بوده و نامه‌هایشان به یکدیگر  رامی‌رسانده است . سلمان کسی است که با مرگ ملک عبدالله، پادشاه عربستان  شده‌است.  حکومت سعودی گفته‌های موسوی را تکذیب کردند. اما حقیقت این‌است که سعودیها و دیگر شیخ‌های شیخ نشین‌های خلیج فارس به القاعده کمک مالی می‌کردند و شناسائی شده‌اند. در سالهای اخیر اینان به سنی‌هائی که با رژیم اسد می‌جنگند، از جمله جبهه النصرة، پول و اسلحه می‌داده‌اند.

٭ منافع مشترک دولت سعودی و اسرائیل:

● اسرائیل نیز خود را درکنار جنگجویان مسلح یافتند زیرا با نظر دولت سعودی موافق است که ایران می‌خواهد با «کمربند سبز» تهران را به بغداد  و بغداد را به دمشق و دمشق را به بیروت متصل کند.

      در سپتامبر 2013، مایکل اورن، سفیر اسرائیل در امریکا که به نتان یاهو نزدیک است، به روزنامه ژروزالم پست گفت: اسرائیل به افراطی‌های ضد اسد کمک می‌کند. از دید او، «بزرگ‌ترین خطر برای اسرائیل هلال سبزی (همان کمربند سبز) است که از  تهران تا دمشق و بیروت امتداد دارد. و ما رژیم اسد را ستون پایه این هلال می‌دانیم . و ما می‌خواهیم رژیم اسد برود. ما آدمهای بدی را که از حمایت ایران برخوردار نیستند، ترجیح می‌دهیم.  حتی این آدمهای بد، کسانی باشند که شعبه القاعده را در سوریه بوجود آورده باشند. ».

    در ژوئن 2014، مایکل اورن در مؤسسه آسپن، در توضیح موضع خویش، گفت: اسرائیل پیروزی اسلام‌گرایان خشن، داعش، را بر برجاماندن رژیم اسد تحت‌الحمایه ایران ترجیح می‌دهد. از دید اسرائیل، جهنم سنی از جهنم  هلال سبز بهتر است.

● دشمنی اسرائیل با رژیم اسد و حمایتش از مخالفان او شکل کاربردی نیز به خود گرفت: حمله به قوای سوریه بسود النصرة. برای مثال، در 18 ژانویه 2015، اسرائیل  به کارشناسان نظامی ایران و لبنان حامی رژیم اسد، حمله کرد. چندتن از اعضای حزب الله لبنان و یک ژنرال سپاه پاسداران ایران را کشت. اینان در جنگ با النصرة بودند.

    طرفه این‌که اسرائیل به افراد النصرة که قسمتی از خاک سوریه نزدیک مرز آن کشور با اسرائیل، در بلندی‌های جولان، را تصرف کرده‌بودند، حمله نکرد. یک منبع نزدیک به سامانه اطلاعاتی امریکا در سوریه، به من گفت: «توافق برسر حمله نکردن به یکدیگر میان اسرائیل و النصرة وجود دارد و زخمی‌های النصرة در بیمارستانهای اسرائیل مداوا می‌شوند.

● در منازعات دیگر منطقه نیز، اسرائیل و دولت سعودی، متحد یکدیگر هستند. از جمله، در سرنگون کردن رئیس جمهوری منتخب مصر و عضو اخوان‌المسلیمن  و حکومت او . اما بیشترین همکاری آنها برضد دولت شیعه ایران است.

     نخستین بار، در اوت 2013 بود که من در باره کسترش روابط میان اسرائیل و دولت سعودی مقاله نوشتم. عنوان مقاله، «ابرقدرت سعودی – اسرائیل» بود. اتحاد این دو کشور موجب تقویت نفوذ آنها در جهان می‌شود. اسرائیل توان سیاسی و تبلیغاتی خود را مایه می‌گذارد و دولت سعودی نفت و پول نفت و سرمایه‌گذاری کردن آن‌را.

   نتان یاهو گفته‌است: خطر مجهز شدن ایران به سلاح هسته‌ای و پدیدار شدن تهدیدهای دیگر در منطقه بسیاری از همسایگان عرب ما را برآن داشته است بپذیرند که اسرائیل دشمن آنها نیست.و این امر به ما امکان می‌دهد به خصومت‌های تاریخی پایان ببخشیم و همسایگی جدیدی را بنا بنهیم. همسایگی جدید و امیدهای جدید.

    روز بعد، کانال دو تلویزیون اسرائیل گزارش کرد که مقامات امنیتی ارشد اسرائیل با مقامات امنیتی ارشد کشورهای عرب خلیج فارس در بیت‌المقدس دیدار و گفتگو کردند. از جمله آنها، پرنس بندر بود که اینک رئیس سازمان امنیت و اطلاعات دولت سعودی شده بود.

● اتحاد اسرائیل و دولت سعودی حالا دیگر موضوع گزارشها و مقاله‌های روزنامه‌های عمده امریکا است. چنانکه نماینده مجله تایم، در گزارشی به تاریخ 19 ژانویه 2015 به تشریح این اتحاد پرداخته است.

    در این‌جا، نویسنده به عمل مشترک این دو متحد برضد پوتین، رئیس جمهوری روسیه پرداخته است. خصومت دولت سعودی با پوتین از پرده بیرون افتاد وقتی  پرنس بندر در سال 2013، به مسکو رفت و پوتین را به فعال کردن جنگجویان چچنی تهدید کرد هرگاه او دست از حمایت رژیم اسد نکشد.

● اینک که اوباما به انجام توافق با ایران نزدیک شده‌است، وسائل ارتباط جمعی اسرائیل خبر می‌دهد که نتان یاهو با حمایت دولت سعودی ممکن است به ایران حمله نظامی کند.  

٭ به یک توافق خوب بسیار نزدیک شده‌ایم:

در 6 مارس، فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد: «توافق خوب در مذاکرات هسته‌ای درباره برنامه هسته‌ای ایران در دستان ما است.من متعهد هستم که مذاکرات هسته‌ای ایران را به یک سرانجام مثبت برسانم. من بر این باورم که توافق خوب در دستان ما است و معتقدم ما به توافقی دست نمی‌یابیم مگر این که آن توافق خوب باشد و این پیامی است که به همه دوستان و شرکای خود اعلام می‌کنم. آخرین مایل (واحد مسافت) در مسیر مذاکرات هسته‌ای بیش‌تر وابسته به اراده سیاسی است تا مذاکرات تکنیکی و فنی»

برابر شنیده‌ها بسا توافق جدید نیز صفت «موقت» (ده‌ ساله) پیدا کند. در طول این مدت، ایران تأسیسات اتمی خود را در وضعیت کنونی نگاه می‌دارد و تحریمها نیز لغو نمی‌شوند، به حال تعلیق در می‌آیند. از هم‌اکنون سازمان‌های اطلاعاتی غرب، مطمئن از امضای توافق، خود را آماده کنترل ایران می‌کنند. هرگاه چنین باشد، جام زهری که خامنه‌ای باید سر بکشد، کشنده تر از آن است که احتمال داده می‌شد. بسا صحبتهای 15 اسفند امامی کاشانی در نماز جمعه تهران (برد برد که برنده اصلی ایران است) هدفش پوشاندن چنین شکستی است. 

     بدین‌تریب قول او مشابه قول ظریف است. از این‌رو، دو طرف تمام توان خویش را بکارگرفته‌اند. انجام گرفتن و یا انجام نگرفتن توافق، این و یا آن موازنه قوا را میان دو طرف برقرار می‌کند. هرگاه حکومت اوباما و رژیم ولایت فقیه مصمم به انجام توافق باشند، اتحاد اسرائیل – رژیم سعودی – رژیم مصر  با جبهه‌ای روبرو می‌شود که از رهگذر توافق می‌تواند پدید آید. آیا پدیدآمدن این جبهه به جنگها در منطقه پایان می‌دهد و یا آن را دائمی می‌گرداند؟ در فرصتی دیگر برای این پرسش مهم پاسخ خواهیم جست

٭ این سخنان را هاشمی رفسنجانی در ایام جنبش، در سال 1388، برزبان آورده‌است. آن زمان نیز، با بیماری خامنه‌ای ربط داده شد. بخصوص که فرزند او گفته بود که خامنه‌ای بیمار و مردنی است. بسا بدین‌خاطر است که با انتشار «اطلاع» در باره لاعلاج بودن بیماری خامنه‌ای، از نو انتشار داده‌اند و گفته‌اند هاشمی رفسنجانی عاشق مقام خامنه‌ای و نه خود او است.

وضعیت سنجی سی و ششم: فساد ساختاری و افشای یکدیگر دو جبهه رژیم18/12/93

بخصوص در سال دوم حکومت روحانی است که جبهه جانبدار او فسادهای «اصول گرایان» را رو می‌کند و رکن‌های تبلیغاتی این جبهه این فسادها را به دوره اصلاحات و سران جبهه اصلاحات نسبت می‌دهند. امربس مهم این‌که دو طرف مراقب هستند در باره فسادهای ساختاری کلمه‌ای نگویند و ننویسند:

 

1. فسادهای ساختاری دوگونه‌اند: ترکیب‌ها و رابطه‌ها:

     ترکیب‌های فاسد و فسادبرانگیز، ترکیب بودجه و ترکیب واردات و صادرا تو ترکیب اعتبارات بانکی هستند و رابطه‌ها رابطه‌ها میان متصدیان دولت و اقتصاد و دین هستند:

 

1.1. ترکیب‌های بودجه و اعتبارات و واردات و صادرات ایجاد کننده فرصتهای بزرگ رانت‌خواری:

● اول فساد، منشاء بودجه است: بودجه برداشتی از تولید مردم کشور نیست بلکه حاصل فعالیت اقتصاد مسلط یعنی استخراج و صدور ثروتهای کشور بعلاوه کسری که پیشخورکردن از سهم نسلهای آینده است بعلاوه پیش فروش کردنها (وامهای داخلی و خارجی) که باز پیشخورکردن ثروتی است که به نسلهای آینده تعلق دارد. بدین‌سان، منشاء فاسد بودجه دولت، واجد دو فساد ساختاری عمده‌است:

- وابستگی ملت به دولت که حاصل آن استبداد دولت، بنابراین، محور شبکه‌های مافیائی روابط شخصی قدرت و عامل نابرابری روزافزون و خشونت و ویران‌گری روز افزون گشته‌است. و

- علاوه بر محکوم کردن مردم کشور به زندگی از محل فروش ثروت ملی، رابطه با اقتصاد مسلط را محور فعالیتهای اقتصادی کشور می‌کند که سبب متلاشی شدن سامانه اقتصادی و تشکیل شهرهای بزرگ مصرف کننده (بزرگ‌ترین فسادها) و بیابان شدن کشور شده‌است و می‌شود.

● عامل دوم فساد ترکیب بودجه کشور است:

- حجم عظیم بودجه بدون داشتن منابع: تا پایان دوره احمدی نژاد، رسم بر بالابردن قیمت ارز، برای تأمین کسر بودجه بود. حکومت روحانی با دو مشکل روبرو است: یکی این‌که ارز کافی ندارد و دو دیگر این‌که از اثر روانی افزایش بهای دلار بر شدت گرفتن تورم سخت می‌ترسد. این‌‌است که از بانک مرکزی اسکناس می‌گیرد و خرج می‌کند. افزایش حداقل 200 هزار میلیارد تومانی نقدینگی(در آذرماه سال جاری حجم نقدینگی به 683.6 هزار میلیارد تومان رسید و بنابر همین آهنگ رشد، در پایان سال 714 هزار میلیارد تومان خواهد شد). دانستنی است در حکومت احمدی نژاد، در پایان سال 1391، میزان نقدینگی 460.7 هزار میلیارد و در پایان حکومت اودر سال 1392، سر به 488 هزار میلیارد تومان زد. بدین ترتیب، در 8 سال حکومت احمدی نژاد، حجم نقدینه از 68.6 هزار میلیارد تومان، در پایان سال 1383، سر به 488 هزار میلیارد تومان در پایان مرداد 1392 زد. یعنی حدود 7 برابر شده‌است. و هرگاه نقدینگی پایان سال 83 را با نقدینگی پایان سال 93 مقایسه کنیم، 10.4 برابر می‌شود. بدین‌سان، با آنکه قیمت دلار نیز افزایش یافته و اینک هر دلار حدود 3400 تومان قیمت دارد، حکومت روحانی اثر افزایش حجم نقدینه بر تورم را کمتر از اثر روانی بالابردن قیمت دلار و رساندن آن به حدود 5000 تومان می‌داند.

- ترکیب بودجه بلحاظ ترکیب بودجه عادی با بودجه عمرانی. به ترتیبی که بودجه عادی دیگر سهمی برای بودجه عمرانی باقی نگذاشته است.

- ترکیب بودجه بلحاظ سهمی که قوای مسلح، بطور عمده سپاه از بودجه می‌برد و سهم هزینه‌هائی که در بیرون و درون کشور صرف «حفظ نظام می‌شود که اوجب واجبات» است.

- ترکیب بودجه بلحاظ سهم مؤسسات اقتصادی که در تصدی دولت هستند و نفت و بانک بکنار، بقیه کسری دارند. و نفت نیز کسر سرمایه دارد برابر سالی 30 میلیارد دلار، بنابر قول رژیم.

 

عامل سوم فساد ،حجم و ترکیب اعتبارات بانکی است: در حال حاضر حد اقل 200 هزار میلیارد تومان وام پرداخت شده و وصول ناشده وجود دارد،( به گزارش ایسنا در 28 بهمن 93 طیب نیا-وزیر اقتصاد- در دوره ای که معوقات بانکی 85 هزار میلیارد تومان اعلام شده بود، آمار واقعی آن را 150 هزار میلیارد تومان اعلام کرد. اما حیدرمستخدمين حسينی -معاون سابق حقوقی بانك مركزی- نيز با اين توضيح كه مطالبات معوق و وصول آن ثابت نمي ماند و حتي مي تواند روزانه تغيير كند به صراحت عنوان كرد كه رقم بدهی های معوق حداقل 100 هزار ميليارد تومان است، اما در واقعيت رقم بدهي های كه اصل آن به بانك ها پرداخت نشده تا حدود 200 هزار ميليارد تومان قابل تخمين خواهد بود به گونه ای كه بدهكاران نزديك به 50 درصد را استمهال كرده و 50 درصد مابقی را حتی استمهال هم نكرده‌اند و باقی مانده است.محسني اژه ای دادستان كل نیز حداقل معوقات بانکی را 95 هزار ميليارد تومان و حداكثر آن تا 200 هزار ميليارد تومان اعلام کرد.) عمده تسهیلاتی بانکی در واقع در اختیار باندهای خاص مافیایی قرارگرفته است که یا تبدیل باملاک و مستغلات و یا تبدیل به ارز و از کشور خارج کرده اند و یا با استفاده از رانت‌های خاصی با دریافت تسهیلات ارزان‌قیمت از یک بانک و سپرده آن در بانکهای دیگر با نرخ بالاتر بدون هیچ‌گونه کار مولد مابه‌التفاوت این منابع را به جیب میزنند.

علاوه بر حجم عظیم معوقات بانکی "اعتبارات بانکی" نه صرف سرمایه‌گذاری که صرف بازرگانی و «خدمات صنعتی» می‌شوند. حجم آنها را مافیاهای نظامی – مالی معین می‌کنند زیرا هم خود یک رانت عظیم است و هم بکار استفاده از فرصتهای رانت خواری می‌آیند: در سال 1393، بنابر برآورد طیب نیا، «وزیر اقتصاد»، میزات تسهیلات بانکی سر به 320 هزار میلیارد تومان خواهد زد. به این قسمت از گزارش صدای اقتصاد (22 اسفند 1393) توجه کنیم:

   « تازه ترین گزارش اعلام شده از سوی وزیر اقتصاد حاکی از آن است که در ده ماهه نخست امسال، بالغ بر 270 هزار میلیارد تومان تسهیلات به بخش های مختلف اقتصادی پرداخت شده است. فارغ از اینکه 270 هزار میلیارد تومان به مراتب بیش از کل تسهیلاتی است که رییس کل بانک مرکزی اعلام کرده بود تا پایان سال اختصاص می یابد، وزیر اقتصاد برآورد بیشتری از میزان تسهیلات قابل پرداخت تا پایان امسال ارائه داده است.

   طبق گزارش شادا، علی طیب نیا ضمن اعلام پرداخت 270 هزار میلیارد تومان تسهیلات در 10 ماهه امسال، اعلام کرد که تا پایان سال جاری حجم تسهیلات قابل پرداخت نظام بانکی به حدود 320 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. رقمی که وزیر اقتصاد به عنوان برآورد پرداخت تسهیلات تا پایان سال اعلام کرده حدود 75 هزار میلیارد تومان بیش از 245 هزار میلیارد تومانی است که چند ماه قبل رییس کل بانک مرکزی اعلام کرد».

طیب نیا در چرایی عدم اختصاص تسیهلات بانکی در سرمایه گذاری ادعا می کند:"حتی اولویت ما اعطای تسهیلات برای سرمایه‌گذاری نیست، وقتی اقتصاد در شرایط رکود باشد به این معناست که از تمام توان و ظرفیت تولید استفاده نمی‌شود، در این شرایط شما اگر سرمایه‌گذاری جدید کنید، تاثیر معنی‌داری روی تولید نمی‌گذارد. وزیر اقتصاد گفت: وقتی اقتصاد در رکود است و از ظرفیت‌های موجود استفاده نمی‌کند، اولویت این است که از ظرفیت موجود خود کاملا استفاده کند و مشکل این بنگاه‌ها غیراز سرمایه در گردش نیست، بنابر این اولویت دولت تامین سرمایه در گردش بنگاه‌ها‌ی اقتصادی است." آقای«وزیر» ایا نمی داند که از انجا که اقتصاد ایران همچنان در رکود است و صنعت نفت و گازایران بعنوان صنعت مادر و اصلی در اقتصاد ایران به گفته «وزیر» ش زنگنه ورشکسته است و پولی برای سرمایه 30میلیارد داری سالانه ندارد ،پس در اختصاص تسهیلات جهت سرمایه گذاری مقدم است و چون نرخ بهره در بخش صنعت کم است از اینرو این تسهیلات از آنجا به بازارآزاد پول عبور می کنند. و باز بدیهی است آقای «وزیر» توضیح نمی‌دهد وقتی اقتصاد در رکود است، این حجم از «تسهیلات بانکی» جز ایجاد رانت برای قشر حاکم و جز گسترش هرچه بیشتر فساد و جز ایجاد فرصتهای رانت خواری به چه کار می‌آید؟

 

به رکود اقتصاد و نحوه صحیح تسهیلات در شرایط رکود در مجموعه و وضعیت سنجی های آینده خواهیم پرداخت.

 

● عامل چهارم فساد، ترکیب واردات و صادرات است: یک قلم، سالانه 25 میلیارد دلار واردات قاچاق، دود از کله خامنه‌ای نیز بدرآورده‌است. اما هم بخاطر نبود امنیت‌ها سرمایه‌گذاری نمی‌شود و هم بخاطر توزیع قدرت خرید عظیمی که حجم نقدینه خواننده را از بزرگی آن آگاه می‌کند، دولت ناگزیر است دروازه‌ها را بروی واردات باز نگاه دارد. الا این‌که همه دروازه‌ها در دست دولت نیستند. بسیاری از آنها در دست «برادران قاچاقچی» (سپاه) هستند. بدیهی است فرآورده‌هایی قابلیت صادرات را پیدا می‌کنند که صادرکنندگانش در قدرت شریک هستند و فرآورده‌هائی را صادر می‌کنند که بیشترین رانت را عاید می‌کنند. توضیح این‌که دو نوع رانت ایجاد می‌کنند: یکی در داخل، ارزان تمام کردن کالا با استفاده از موقعیت در سلسله مراتب قدرت(من باب نمونه با رانت سوخت ارزان ویاخوراک پتروشیمی را مفت تحویل رانت خواران بازار سرمایه دادن) و یکی، در خارج، که هم امتیازها بابت صادرات را شامل می‌شود و هم فرصت رانت خواری با استفاده بهای کالا برای وارد کردن کالاهای پرسود. دانستنی است که نسبت بهائی که واردکننده بابت هر واحد کالا می‌پردازد و بهائی که خریدار ایران بابت خرید آن می‌پردازد، دست‌کم، یک به سه است. به سخن دیگر، خریدار ایرانی آن را به 3 برابر قیمت می‌خرد. یک دلیل از دلایل کودتا برضد بنی‌صدر در خرداد 60 این بود که در وزارت بازرگانی رضا صدر، طرح حذف واسطه‌ها به اجرا گذاشته شد و رانت عظیم واردکنندگان حذف شد.

 

● عامل پنجم فساد، توزیع سخت نابرابر درآمد هم در سطح شهروندان و هم در سطح مناطق کشور است. بطوری که بالای 80 درصد درآمدها در شهرهای بزرگ متمرکز هستند و این شهرها هستند که 80 درصد مصرف کشور را از آن خود کرده‌اند و عامل آلودگی محیط زیست و بیابان شدن کشور نیز همین توزیع نابرابر است.

 

1.2. رابطه‌ها در رژیم ولایت فقیه عامل بزرگ فساد ساختاری:

● تسلط سپاه بر اقتصاد کشور – بنابر میانگین درصدها که اظهار شده‌اند، میان 65 تا 70 درصد اقتصاد کشور – که در واقع تسلط مافیاهای نظامی – مالی بر اقتصاد کشور است، تعیین کننده‌ترین عامل فساد درکشور است. زیرا این عامل مانع از تغییر ترکیب‌ها و نیز رابطه‌های دیگر به قصد سالم کردن اقتصاد و کشور است. سپاه هم در همه بخش‌های اقتصاد حضور دارد. عمده قاچاق، حتی قاچاق مواد مخدر در دست سپاه است. اسکله‌های واردات و صادرات بسیاری را در اختیار دارد. بر فرودگاه‌ها مسلط است. و طرف دولت و شهرداریها در قراردادهای بزرگ است.

● بنیادها، از بنیاد رهبری تا بنیاد مستضعفان و اغلب تولیتها عامل دوم فساد هستند. غیر از این‌که خود محل خورد و بردند، مسلط‌ها بر این بنیادها دست باز دارند در انواع معاملات پرسود. نشریه انقلاب اسلامی این بنیادها و مافیاهای حاکم برآنها را به خوانندگان خود شناسانده‌است.

 

● شبکه‌های تارعنکبوتی رابطه شخصی قدرت از روحانی و غیر روحانی عامل سوم فسادهای بزرگ هستند. متصدیان این مراکز (امام جمعه‌ها و مقام‌های روحانی نظیر مصباح یزدی و محمد یزدی و هاشمی رفسنجانی و مراجع دولتی ) و هیأت‌های مذهبی و «لباس شخصی»ها و «بیتی‌ها» (نزدیکان خامنه‌ای و فرزندان او و نزدیکان به فرزندان او) و «سرداران» بازنشسته رانت‌ها را در اختیار دارند: از امتیازهای واردات و صادرات گرفته تا بنام خود به ثبت رساندن زمین‌ها و گرفتن وام از نظام بانکی و پس ندادن و آن را در «بازار آزاد پول» به جریان گذاشتن.

 

● بازار غیر رسمی پول که در دوران شاه اهمیتی بیشتر از بازار رسمی پول (نظام بانکی): رابطه دو بازار رسمی و غیر رسمی چنین است: پول با بهره کم از بازار رسمی به بازار غیر رسمی جریان می‌یابد و در این بازار، با بهره زیاد بکار می‌افتد و یا بعنوان رجحان نقدینه، در کمین رانت‌های بزرگ می‌نشیند. بدیهی است که بدون برخورداری جاو موقعیت در شبکه‌های روابط شخصی قدرت غیر ممکن است میان این دو بازار، چنین رابطه‌ای برقرار شود. چند داده و اطلاع گویای بزرگی فساد است:

- بنابرگزارش توکلی به مجلس در باره سال 1391، نرخ بهره در بازار آزاد، 53 درصد بوده‌است. برای اوراق قرضه سود 20 درصد تعیین می‌شود پس بفروش نمی‌رسند. به رئیس بانک مرکزی اجازه می‌دهند آن را بیشتر کند. از اعتبارات بازار آزاد پول، 55.5 درصد به بازرگانی و 19.8 درصد به ساختمان سازی و تنها 2 درصد به صنعت و 3.5 درصد به کشاورزی اختصاص یافته‌اند. بنابراین، میزان سود در بازرگانی باید بالاتر از 100 درصد باشد تا وام گرفتن به بهره 53 در صد سود کند.

- بنابر تحقیق بانک مرکزی که در نشریه «روند» (مرداد 93) متعلق به این بانک انتشار یافته‌است، مؤسسه‌های پولی غیر مجاز «بزرگ‌ترین اخلال‌گران در بازار پول هستند. و تنها 3000 صندوق قرض‌الحسنه غیر مجاز وجود داردند. «تعاونی‌های اعتبار آزاد مثل قارچ سبز شده‌اند و نقش واسط را باز می‌کنند و پولهای هنگفت به جیب می‌زنند. بنا به نوشته اقای غلامحسین دوانی عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره ایران (حسابدار مستقل )در 10 اسفند 93 : دهها نهاد، بنیاد، موسسه خیریه و صندوق قرض‌الحسنه و ... تأسیس و وارد بازار پول و اقتصاد کشور شده اند، بطوریکه کشورما ایران با تولید ناخالص داخلی حدود 350 میلیارد دلار علاوه بر 27 بانک و 400 صرافی مجازو یکصد تعاونی اعتباری مجاز و 31 شرکت لیزینگ مجاز و 917 شرکت تعاونی اعتبار ثبت شده نزد وزارت تعاون (که بالغ بر60 هزار میلیارد تومان از منابع کشوررا در اختیار دارند) دارای بیش از 7 هزار موسسه مالی غیر مجاز نیز میباشد( مقایسه کنید با کشور کانادا با تولید ناخالص داخلی 5 برابر ایران که دارای 28 بانک و 681 موسسه اعتباری ا ست)

وچون دسترسی بانکها به منابع بانک مرکزی با بهره بالای 34 درصد امکانپذیر نمی‌باشد احتمال تقلب در بانکها از طریق افتتاح حسابهای صوری با مبالغ گزاف (حسابهائی که با ورود نقدینگی به بانک مواجه نیستند) بسیار بالا بوده و بانکها از این طریق با استفاده از خاصیت ضریب فزاینده پول اقدام به خلق پول خواهند نمود. امری که با توجه به عدم پای‌بندی بانکها به مقررات پولی و بانکی محتمل است.

- بنابر خبر آن لاین (22 اسفند 93) نرخ بهره در بازار آزاد به 2 برابر آن در بازار رسمی (تسهیلات بانکی) و 3 برابر سود سپرده‌های یک ساله است. بنابراین، کسی بتواند از نظام بانکی پول قرض کند، درجا، رانتی برابر 30 درصد به جیب می‌زند:

 

 

 

- اما این «تعاونی» ها نمیتوانستند بزرگ‌ترین اخلال‌گر بگردند هرگاه دارای موقعیتی نمی‌بودند که به آنها امکان می‌داد پول را از بازار رسمی به بازار غیر رسمی جریان دهند.

 

● نرخهای ارز نیز یکی دیگر از رانت‌ها هستند. قدرتمدارهائی که می‌توانند بر بیشترین مقدار ارز دست یابند، تنها از تفاوت نرخ دولتی و نرخ آن در بازار آزاد، سود هنگفتی به جیب می‌زنند. هرگاه حکومتی در مبارزه با فساد صداقت داشت، سازمانها و اشخاصی را که به نرخهای دولتی ارز دریافت می‌کنند، انتشار می‌داد تا میزان رانتی بدست آید که دولت خود میان رانت‌خواران توزیع می‌کند.  

   بدین‌سان، فسادهای سازمان یافته و سازمان نیافته، فرآورده فسادهای ساختاری هستند. در وضعیت سنجی شماره 37 گزارشی را به اطلاع خوانندگان می‌رسانیم که گویای فسادگری سپاه است:

 

● روابط شخصی قدرت در دستگاه‌های اداری و آموزشی نیز در شمار عامل‌های ساختاری فساد هستند:

- فساد اداری: سازمان شفافیت بین‌الملل، با استفاده از شاخص درک یا احساس فساد ( (Corruptions Perception Index(CPI)، درسنجش‌های سالیانه با رجوع به شاخص‌هایی مانند فساد، اختلاس، رشوه‌گیری، خرید و فروش پست‌های دولتی، رشوه‌پذیری دستگاه قضایی، فساد مالی در میان سیاستمداران و مقام‌های دولتی و عدم مقابله کافی یا ناکارایی در پیکار علیه مواد مخدرانجام می دهد .طی سال‌های گذشته، رتبهٔ ایران ده‌ها پله سقوط کرده و شاخص این کشور که در سال آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد برابر 9/2 بود در سال ۲۰۰۹ میلادی به 8/1 رسید. بر اساس همین آمار، تنها ده کشور جهان در سال ۲۰۰۹ شاخص فسادی بدتر از ایران داشته‌اند. در رتبه‌بندی فساد اداری کشورهای جهان در سال 2014 در شفافیت اداری ،دانمارک مقام اول و در فساد اداری، ایران در میان 157 کشورجهان در رتبه 136 جهان قرار داشت!

 

- فساد دستگاه آموزشی که افت تحصیلی فساد ریشه‌ای آن‌است و مدرکسازی و مدرک بازی یکی از موارد آن‌است. به گزارش خبرگزاری مهر (2 اردیبهشت 92 ) در سال 1392 بين 10 تا 15 درصد از جمعيت 19 ميليونی دانش آموزان ايران هر سال مردود شده و يا ترك تحصيل می كنند.

به گزارش ایسنادر 1 خرداد 93 ،علی باقرزاده معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نهضت سوادآموزی اعلام کرد : 20 میلیون بی‌سواد و کم‌سواد در کشور داریم. باقر زاده همچنین اعلام میکند که سالانه 80 هزار دانش آموز ریزش می کنند .

 

در مورد مدرک سازی و مدرک بازی، این گزارش که از دانشگاه دریافت کرده‌ایم، گویا است:

   از حدود یک ماه و نیم پیش، از سوی دانشگاه ...، برای داوری پایان نامه‌ای هماهنگ شده بود و آن را هم به تدریج خوانده بودم. چند روز پیش صبح، اول وقت، برای جلسه دفاعیه به دانشگاه رفتم. هنگامی که به سالن دفاعیه رسیدم، فقط دانشجو بود و کارمند بخش آموزش که فرمهای مربوط به جلسه را آماده و دسته بندی می کرد. در گوشه سالن، روی یک صندلی نشستم. همان ابتدا اعلام شد که استاد مشاور پایان نامه در جلسه حاضر نمی شود چون به سفر رفته است، البته عدم حضورش خللی به جلسه وارد نمی کند چون بعدا صورتجلسه را امضا می کند! چند دقیقه بعد هم کارمند آموزش رفت؛ من ماندم و آن دانشجو که معلوم بود مقداری دلهره دارد.

استاد راهنما با حدود 15 دقیقه تاخیر وارد سالن شد و به دانشجو اشاره کرد که زودتر شروع کند. بجز ما سه نفر، هیچ کس دیگر در سالن نبود و تا آخر هم نیامد! تا دانشجوی بخت برگشته شروع به حرف زدن کرد، استاد محترم راهنما مشغول موبایلش شد و دانشجوی بیچاره فقط برای من گزارش می داد! صحبت هایش حدود 20 دقیقه طول کشید و استاد راهنما در آن دقایق بجز صفحه موبایلش مطلقا به کسی یا جای دیگری نگاه نکرد و پس از اتمام صحبتها تا چند ثانیه بعد متوجه نشد گویا جلسه دفاعیه در حال اتمام است! روال بعدی هم که مشخص است؛ شور و مشورت هیات 2 نفره! داوران و اعلام نمره... دقایقی بعد همان گونه که از قبل انتظار می رفت، یک نفر دیگر به خیل فوق لیسانس های علوم سیاسی مملکت اضافه شد!

    وقتی از سالن دفاع آمدم بیرون، به این فکر می کردم که در دوره ای که درس می خواندیم، هر جلسه دفاعیه اتفاقی مهم در دانشکده بود که سبب تعطیلی تعداد زیادی از کلاسها هم می شد... به این فکر می کردم که جلسه دفاعیه گاه تا دو ساعت طول می کشید و اهمیت بحثها کمتر از جذاب ترین صحبتها و جدلهای سر کلاسها نبود... به این فکر می کردم که هیات داوران با افتخار نتیجه مشورت و بررسی خود را اعلام می کرد... به این فکر می کردم که تا روزها بعد به موضوعات و گفتگوهای آن دفاعیه استناد می‌کردیم و ایده می‌گرفتیم که بیشتر بخوانیم... به این فکر می‌کردم که چقدر همه چیز در دانشگاه مبتذل شده است... به این فکر می کردم که به راستی نهایت ابتذال کجاست؟!...